آنا صحیفه پلانت |
اول می خواستم اظهارنظر خود را در این خصوص به صورت خاطره بنویسم
اما ننوشتم چون آن موقع من در کیهان بودم و پدر همین زم ، سردبیر و یا نویسنده یک هفته نامه ای بود که از طرف ارشاد چاپ و نشر می شد و هر وقت از چاپ بیرون می آمد چند شماره هم به کیهان می فرستادند ، یک نسخه
مخصوص سرویس مقالات بود.
روزی شهید عراقی در نهار خوری کیهان مرا دید و گفت جهت مسائل کیهان به ارشاد رفته بودم از طرف نویسنده مطلب راه نجات اقتصاد ایران حجت الاسلام زم مایل است که در صفحه مقالات کیهان هم دیده شود و گفت بخوان ببین چطوریه ، قابل استفاده هست یا خیر؟
وقتی مطلب را خواندم علیرغم اینکه اقتصاد دان نبودم اما هر و هر خنده ام گرفت .
حجت الاسلام زم نوشته بود ملت ایران چند نفر است و خود جواب داده بود سی میلیون نفر .پیشنهاد کرده بود اگر هر ایرانی یک درخت گردو بکارد می شود سی میلیون.
درخت گردو و اگر هر درخت گردو ده کیلو گردو محصول بدهد می شود سی صد میلیون کیلو گردو ، دیروز من یک فال گردو در پارک فلان خریدم یک تومان و دیگر ثروت ایران در جهان اول می شود.
اصلا نیاز نبود ، سی میلیون ایرانی کشاورز باشند و یا سربازی رفته باشند ، محصل باشند و یا کودک باشند و یا اصلا چنین زمینی برای گردو برای همه اماده باشند و یا بعد کاشت و برداشت گردو کیلویی و یا فالی یک ریال خریداری شود و یا سال های انتظار برای رشد و نمو به حساب کی نوشته می شود فردایش زنگ زدم جناب عراقی این مقاله نجات اقتصاد ایران بیشتر جوک است تا مقاله!
همین ذهنیت در من مانده بود ، و هیچوقت به کسی که اسمش زم باشد اعتماد نکردم همانند اقای محمد نوری زاد.
چند روز پیش ، هم نوردی گفت نظرت در مورد این آقای نوری زاد چیست ؟
گفتم در کیهان که بودم خود و از اثرات او گاها مطلع می شدم اما دوست عزیز او نه آنزمان که ذوب در ولایت بود عقل درست و حسابی داشت و نه این موقع که ضد ولایت شده است ، عقل دارد.
و جریان قبلی زم را تعریف کردم ، اصرار داشت این ها را بنویسم چون به هر حال ممکن است این نوع اشخاص، در روند جنبش مدنی و دمکراسی خواهی تاثیر منفی بگذارند.
مطالبات مردم به سبب توهمات این نوع از آقایان به بیراهه برود.
تاریخ
2019.10.16 / 11:33
|
مولف
Axar.az
|