یوخاری

تاریخ در کشاکش حذف و مقاومت

آنا صحیفه پلانت
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

تاریخ را باید از دیدگاه حذف‌شدگان، مظنونین، مطرودین و ستمدیدگان آنها که در حاشیه قرار دارند و فرودست محسوب می‌شوند و در یک کلام دوزخیان روی زمین خواند.

یکی از کارکردهای اصلی دستگاه تاریخ‌نگاری رسمی حذف این رانده‌شدگان است مگر نه این است که تاریخ را همیشه فاتحان نوشته‌اند، اما خوانش انتقادی از تاریخ به دنبال ردپای این گمشدگان است.

در مورد ایران نیز صفحات زیادی از تاریخ معاصر ما از لابلای چرخ‌دنده‌های تاریخ‌نگاری رسمی بیرون آمده روایت‌های شیک و مجلسی با قالب‌های پیش‌ساخته. بین روایت‌های تاریخی و مرکز در معنای کلی آن نسبتی مستقیم وجود دارد. هرچه‌قدر یک رخداد تاریخی به حلقه کانونی مرکز نزدیک باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که روایت آن به واقعیت نزدیک باشد و هرچه‌قدر یک رخداد از حلقه کانونی مرکز فاصله بگیرد، احتمال بیشتری وجود دارد که روایت آن دور از واقعیت باشد!

به‌عنوان یک مثال خوب روایت تاریخ‌نگاری رسمی ایرانی از پیشه‌وری است که چپ و راست عموما هم‌صدا با یکدیگر او را وطن‌فروش، عامل بیگانه، تجزیه‌طلب و پان‌ترک خطاب می‌کنند.

کسی را یارای این نیست که از متولیان این دستگاه عریض و طویل تاریخ‌نگاری رسمی بخواهد تا کمی منصفانه و مستقل این رخداد را بازخوانی کنند. چرا؟!

چون او هم در مظان اتهامات سنگین قرار خواهد گرفت و پروژه حذف او هم کلید خواهد خورد. چون این رخدادی منحصربفرد در تاریخ معاصر ایران است که از هرنظر در حاشیه قرار می‌گیرد پس طبیعتا ورود به این میدان هم مرزهای ممنوعه زیادی خواهد داشت و یک اشتباه کوچک کافی است تا پای محقق یا تاریخ‌نگار ما روی مین برود.

یک مثال خوب دیگر هم جنبش خلق مسلمانان تبریز و طرفداران آیت‌الله شریعتمداری در سال ۵۸ است که تا جایی که امکان داشته زیر آوار مدفون شده است.

چرا؟! یک: جنگ آشکار مدعیان رهبری در مرجعیت شیعه پس از انقلاب ۵۷ اتفاقی کم‌سابقه در تاریخ معاصر ایران است. دو: همکاری و هم‌دستی اکثریت قریب به اتفاق گروه‌های مختلف سیاسی در سرکوب این جنبش و بیشتر این افراد و گروه‌های سیاسی اکنون پس از چرخش‌های ایدئولوژیک خود در زمره مخالفین یا منتقدین نظام هستند و دوست ندارند تا گذشته آن‌ها مورد سئوال قرار بگیرد! سه: این امر مهم که یک حاشیه مهم یعنی تبریز قادر بود مرکزیت سیاسی تهران را با چالش مواجه کند.

مخالفین و معترضان نظام در ایران همیشه از خارج می‌آیند؛ آیا این جالب نیست؟! چه در دوران پهلوی و چه در نظام جمهوری اسلامی. سال ۸۸ تاریخ‌نگاران رسمی مردم معترض را فتنه‌گر نامیدند. از سال ۹۶ اغتشاش‌گر و آشوب‌گر شد کلیدواژه اصلی همین دم و دستگاه برای ثبت تاریخ اعتراضات مردمی.

عجیب نیست که هرچه‌قدر از مرکز دور شویم این واژگان پروبال بیشتری پیدا می‌کند مثلا در مورد خوزستان، کردستان، آذربایجان و سیستان و بلوچستان حتی آن‌هایی که در ظاهر مخالف این تاریخ‌نگاری رسمی هستند به این تاریخ‌نگاری پروبال می‌دهند،

می‌پرسید چه‌طور؟! خیلی ساده با پسوند و پیشوندهایی مثل تجزیه‌طلب و پان! آن شهروند مرکزنشین یا حتی خارج‌نشین که تمام معادلات ایران را با عینک تهران می‌بیند خود یکی از سهامداران اصلی شرکت سهامی خاص تاریخ‌نگاری رسمی ایران است. سهام اصلی این شرکت به همه مردانِ طبقه‌ی متوسطِ شیعهِ فارسِ سالم تعلق می‌گیرد، دفتر مرکزی‌اش در تهران است با شعباتی در لندن و واشنگتن، امورات ایران ۸۰ میلیونی در دست این شرکت و اعضاء آن است.

تاریخ
2019.12.05 / 15:40
مولف
مهدی حمیدی
شرح لر
دیگر خبرلر

مصر پرزیدنتی تورکیه‌یه گله‌جک

اسرائیل حماس-این یئنی تونللرینی محو ائتدی

پوتینین قلبه‌سینه ایمکان وئرمک اولماز؟ اوندا...

روسییا تورکییه‌یه نوتا گؤندردی

غرب‌دن پاشینیانا گؤزلنیلمز خبردارلیق

ایران‌لی گنرال ساغدیر و آمریکادا یاشاییر

بو، ایران خالقینین سسینی عکس ائتدیریر - آمریکا

بو حال‌دا سلاحی یئره قویاجاغیق - حماس

تهران‌دا "ارمنی سویقیریمی" تدبیری کئچیریلدی

آذربایجان‌دان گاز آلماغا حاضیریق - سیمونیان

خبر خطّی
Axar.az'da reklam Bağla
Reklam
Bize yazin Bağla