خسن و خسین،دختران مغاویه هستند !

این دقیقا حرف جلایی پور که از هزار کیلومتر دورتر مسئله را فهمیده و یا برایش فهماندند اقای جلایی پور به قول ما تورکها از اب
حمام دوست گرفتن ، هیچ دوستی نمی آورد،تو برای به دست اوردن دل کورد ها باید حساب های دیگری بدهی اولا خسن و خسین نیست،حسن و حسین است .

دوما" دختران نیست،پسران است

سوما مغاویه نیست،معاویه است

و اخرا وکلا دروغ است

حسن و حسین پسران معاویه نیستند، پسران علی هستند .

در ان روز موعود من نیز در ان جلسه بودم و اتفاقا درست بغل رئیس شورا اقای علیزاده امام زاده و پس از او سایر
اعضای شورای شهر از جمله اقای حاتمی در حین سخنرانی مجری برنامه اقای عضو شورای شهر ( حاتمی ) اظهار کرد
اقای مجری،فارسی حرف بزنید، ایشان با شوخی و با طنز و خنده حرف زدن خود را به فارسی تغییر داد و در وسط سخنرانی و اجرای خود پس از مدتی فارسی حرف زدن،انجام کار را فارسی و تورکی کرد یعنی حرف های خود را هم برای مردم اورمیه تورکی و هم مهمان کورد شورا ی شهر فارسی ادا نمود.

عمل مجری در اصل جالب بود،اگر اقای حاتمی طی یادداشتی مودبانه از مجری چنین عملی می خواست طبیعی بود که مجری هم،مطابق خواسته می توانست فارسی بگوید و مشکلی هم پیش نمی آمد. دهها سال در همین شهر در مدارس عالی تدریس کرده ام اگر یک نفر در کلاس پنجاه نفره،اعلام میکرد که تورکی متوجه نمی شود ، بلافاصله من فارسی گفته ام گرچه در این صورت هم عده ای
دیگر از فهم درس عاجز و حتا سوال هم نمی کردند بهر حال حرف زدن با زبان تورکی و زبان مادری برای تورکان ایران ارزو است وجای بحث ان نیز اینجا نیست،فارسی حرف زدن تورکان ایران ، در واقع با زبان دوم سخت،و به قول شما ها با لهجه و خیلی ناشیانه و ترجمه ای که گاها هم برای کلمه تورکی معادل فارسی نمی یابیم و وسط سخنرانی به عوض ( ایرانی سوز ) که معنی ان را نمی دانم ولی حدس می زنم ( اذربایجانی سوز ) می شود.

تا اینجا اصلا اقای شهر دار در سالن حضور نداشت. مجری در همین وقت خواننده تورک را به صحنه دعوت کرد و او هم دو سرود قیامت اورمیه ای و تورکی خواند که با مشارکت مردم حاضر که اکثرا خبرنگار و روزنامه نگار بودند،شادی مردم به اوج رسید در پایان سرود ها اقای رئیس شورا هم سخنرانی و اتفاقا سخنرانی وی هم تورکی بود و گفت که فارسی را از تورکی بهتر حرف می زند و پس از پایان سخنرانی او،تازه شهر دار به سالن وارد شد و بلافاصله به روی سن و پشت تریبون دعوت شد،علیرغم اینکه مریض
بود به احترام خبرنگاران به پشت تریبون رفت خلاصه حرفش این بود که باید شما خبرنگاران حرف بزنید و ما پاسخ بدهیم n در این موقع اقای حاتمی گفت:

اقای شهردار اگر فارسی حرف نزنید .من بیرون خواهم رفت.

شهردار هم جواب داد، من عاشق دو قومیت کرد و تورک هستم،خود اقای حاتمی هم دوست من است . میدانم تورکی بلد است و من برایم فارسی حرف زدن به صورت تورکی فکر کنم و فارسی ترجمه کنم سخت است خیل خبرنگاران هم او را به خاطر این حرف تشویق کردند . اقای حاتمی که حین گفتن ان اعتراض پا شده بودند به زمین نشستند و بر خلاف گزارش جلایی پور،اصلا اقای حاتمی بیرون نرفتند وقتی اقای شهردار از پشت تریبون پایین امد و اقای حاتمی در گوش شهردار می گفتند اقای شهردار یا به لحاظ بیماری خود و یا از ناراحتی اعتراض اقای حاتمی اتفاقا اقای شهردار بیرون رفتند و نه اقای حاتمی،اقای حاتمی تا اخر جلسه بودند به این عرایض من صدها خبرنگار و اعضای شورای شهر خود شاهد و ناظر بودند،رئیس شورا و سایر دوستان وی از جمله اقای فتاحی نایب رئیس شورا و اقای نقشین عضو شورا ناظر و شاهد بودند و می توانند شهادت بدهند. اما اقای جلایی پور!

درد اصلی شما،نه درد تورکی حرف زدن شهردار است که همواره کسانی که زبان مادری جداگانه ای از زبان مشترک دارند معمولا با همزبانان خود با زبان مادری خود حرف می زنند،چند مدت قبل اقای استاندار به مهاباد رفته بود و انجا با زبان مادری خود یعنی کردی حرف می زد خیلی هم کار برازنده ای کرد . من با استانداری ایشان مخالف هستم اما از این کار او بسیار خرسند شدم و یا حضرت امام به یک شهر تورک وقتی سفر می کند تورکی حرف می زند . فکر هم نمی کنم که شکم شما هم درد بگیرد(ببخشید ترجمه تورکی به فارسی چنین می شود من تقصیری ندارم) . حتا درد شما فارسی حرف نزدن هم نیست،شما در اوایل فرمانداری خود در مهاباد ماشا الله خیلی فارسی عمل کرده اید که بچه های مردم هنوز از کوه پایین نیامده اند،وقتی شما در مهاباد و شهرهای اطراف بودید منهم در اورمیه بودم اگر خاطرات و خطرات که می نویسم به ان قسمت برسد مجبورم خود سانسوری کنم اعصاب مردم هم حدی برای تحمل دارد درد اصلی شما مطمئن هستم که اقوام