هر جنبشی ، اعم از ملی ، طبقاتی ، جنسیتی ، زیست محیطی و ... برای دستیابی به اهداف خویش و موفقیت باید از قدرت تشکیلات ، تبلیغات و متخصصان برخوردار باشد . در غیر این صورت کلاهش پس معرکه خواهد بود .۱_تشکیلات:

صد نفر انسان متشکل می تواند بر صدها نفر انسان غیر متشکل و متفرق پیروز و مسلط گردد . بدین خاطر است که نظام های حکومتی استبدادی با هر گونه تشکل و انسجام ملت بشدت مخالفت ، و سرکوب می کنند. اما در عین حال خود دست به تشکیل حزب می زنند. پس حزب کارکرد دوگانه دارد هم می تواند بستر را برای اعمال استبداد فراهم کند و همچنین بسان چرخ دنده دمکراسی عمل کند . کارکرد حزب بستگی تام به پارامترهای کجا ؟ و بدست چه کسی ؟ و برای کدامین اهداف تاسیس شده است ؟ حالا امر تشکیلات و تشکل را در جنبش بیداری ملی تورک مورد بررسی قرار دهیم. مثل همه جوامع عقب مانده ما نیز از تعدد و کثرت احزاب ضعیف و غیر چابک در رنج هستیم.اختلافات احزاب استقلال طلب با فدرالیست و این دو را با گروه های طرفدار اجرا اصل ۱۵ قانون اساسی می توان سیاسی نامید . اما اختلاف استقلال چی ها با هم دیگر و اختلاف فدرال چی ها نیز با هم دیگر نه اختلاف سیاسی بلکه اختلاف شخصی و گروهی بوده و بسیار مضر و زیان آور. دومین نکته قابل توجه در باره این احزاب آن است که بسیار از این ها فقط نام حزب را با خود به یدک می کشند ولی در واقع امر محفل دوستانه چند ده نفری بیش نیستند. چرا ؟

چون تشکلی را که حداقل در چندین شهر کمیته شهر نداشته باشد . و علاوه بر آن تشکلی که فاقد برنامه باشد .چگونه می توان حزب نامید؟ هر حزبی باید با تشریح وضع موجود از حیث سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و ...باید وضع ایده آل و مطلوب خویش را طی برنامه ای در اختیار افکار عمومی قرار دهد. به عنوان مثال در عرصه سیاسی باید آرایش نیروهای سیاسی موجود اعم از دشمن ، مخالف ، رقیب و دوست را تصویر و مشخص کند تا با توجه به مقدورات طرفین اهداف و راهبردهای خویش را معین کند. ۲_تبلیغات : در جهان امروز هیچ کنشگر سیاسی را نمی توان یافت که منکر قدرت تبلیغ گردد . تبلیغات توانایی تغییر و تعین اولویت های سیاسی و اجتماعی ، و حتی زندگی شخص انسان ها را دارد. اما با کمال تاسف فقدان رسانه و ابزار لازم تاثیر گذار در دست جنبش بیداری ملی تورک برد و دامنه تبلیغات آن را فوق العاده کم و نامطلوب کرده است از نظر محتوا هم به همین سان. تبلیغات جنبش توانایی جذب طبقه متوسط را ندارد در صورتی که می دانیم تغییرات مثبت در جوامع مختلف بدست همین طبقه صورت گرفته است. طبقه فقیر همیشه در فکر شکم گرسنه و نان شب است . اگر روزی هم وارد عرصه سیاسی گردد چون بر وی نه عقلش بلکه شکم گرسنه اش فرمان خواهد راند . نتیجه کار بارها رویت گردیده کف خیابان از خون رنگین و هوا از بوی باروت آلوده خواهد شد. طبقه سرمایه دار هم همیشه در فکر تامین امنیت جامعه (در واقع طبقه خود) است تا بهتر و بیشتر از دارایی هایش استفاده کند و هیچ ناهنجاری سیاسی ، اجتماعی ، محیط زیستی و ...نمی تواند عاملی باشد تا وجدان انسانی وی را به کنش وا دارد. ۳_متخصصان: واقعیت آنست که در جنبش بیداری ملی تورک تعداد متخصصان با مدرک دکتری در رشته های علوم سیاسی ، جامعه شناسی ، اقتصاد ، حقوق و ...کم است. تاثیراین کمبود را هم در تشکیلات ها و هم در تبلیغات می توان به عیان دید. خروجی نظری و تئوریک جنبش کم و نامطلوب است.عوامل گوناگونی در این امر دخیل هستند که بعضی از آنها از اختیار جنبش خارج است .اما بعضی دیگر را می توان با تدبیر از میان برداشت . یکی از این شیوه ها تلاش در راستای نهادینه کردن پلورالیزم و کثرتگرایی در عرصه سیاسی است. تا بستر برای طرح و در عین حال نقد همه دیدگاه ها فراهم گردد. تا بتوان متخصصان را جذب کرد ولی فعلا این امر بسان آرزو می نماید. تا پیوستن به واقعیت راه درازی در پیش هست.