ملت های جهان سومی حاصل سیاست مداران جهان سومی است.سیاست های بسته ،افکار رادیکالی ایجاد می کند و در نتیجه جامعه تفکر خود را از دست می دهد و جهان سومی ایجاد می شود.این یک تولید و باز تولید دوار است جامعه، مسئول جهان سومی تولید می کند و مسئول رادیکال و دیکتاتور، ملت جهان سومی می سازد.جامعه به دو گروه اکثریت و اقلیت تشکیل شده.گروه اکثریتی که مانع هر گونه تغییرات هستند و در مقابل هر نوع تغییری عکس العمل نشان می دهند.اکثریت جامعه فعلی حاصل اقلیت جامعه و یا نسل قبلی بوده است.اکثریت امروز کنترل ادارات دولتی ،نیروهای نظامی و انتظامی را در دست دارد.صاحب اقتصاد حداکثر است.ولی اقلیت کنونی فاقد چنین قدرتهایی هست،تنش اجتماعی را به وجود می آورند،ساختار و ارزش های اکثریت را در حد توان می شکنند.اقلیت نخبگان در مقابل اکثریت توده و سیستم حاکم قرار می گیرد.ساختار تشکیل دهنده اکثریت امروز نتیجه ایدئولوژی اقلیت گذشته بوده است.

نوشته بالا تقابل ذهنیت تجدد با سنت گرایی محافظه کار در جامعه امروز جغرافیای ایران است. حاکمان جغرافیا ایران،اقلیت های تجدد خواه ،نخبه گان دموکرات و سیاسیون ملی گرا و ایدئولوژی پرور ناسیونالیسم امروز را که در نتیجه سیاست های اشتباه حاکمیت به وجود آمده اند را محدود می کنند.متفکرین سیاسی امروز با اعتقاد به سعادت ملی،رفاه ،عدالت اجتماعی ،عدالت اقتصادی و سیاسی مسیر حداقلی را پیموده و از مرز آن رد می شود.اما اگر حرکت ملی عقبه ملی را به همراه نداشته باشد ریسمان دور خود خواهد پیچید توان ملی با قدرت اجتماعی ملی همراه است جنبش عدالت ملی با ملت و همراه ملت برای رفاه ملت.