آنا صحیفه اخبار فارسی |
اینکه هر ملتی حق دارد تا زبان ادبی و فرهنگ سره خویش را از هجوم و گزند زبانها و فرهنگهای بیگانه مصون و محفوظ بدارد،نه تنها هیچ ایرادی ندارد، بلکه عین ثواب است.
اما لجاجت و مقاوت بیمورد در قبال برخی اسامی و الفاظ مرتبط با تکنولوژی مدرن روز که مختص کاشفان و سازندگان ملل غیر است،معادل سازیهای بی مسمّای ناشیانه وتعصبی و گاهاً خندهدار و چندش آور،بلاشک نتیجهی عکس دربر خواهد داشت و حتی بسیار مشاهده شده است که حاصل اینگونه افکار به شدت ناسیونالیستی از نوع منفی دست مایهی طنازان عرصهی رسانهها و اساتید فن بیان قرار میگیرد.بعضاً مشاهده شده است که اینگونه اعمال کورکورانه از طرفی باعث رنجش خاطر عقلای قوم و البته مفرّی دلِ لودگان و اقشار عامی اجتماع نیز شده است.برای مثال در ادامه تعداد مختصری از محصولات اخیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی را که به ریاست نوکر شیرخدا آهنگر دادرس (غلامعلی حداد عادل) ویاران پاسدار زبان پارسی ایشان استحصال و ارائه شده را یادآوری واختصاراً واکاوی میکنیم،باشد که در نظر افتد و قبول آید.
ابتدا به ساکن از معادلسازی برای یک کلمهی تورکی شروع میکنیم.اسلاف جناب غلامعلی حداد عادل و اعوان و انصارجهادیشان مستقر در بیتوتهی فرهنگستان زبان فارسی،برای کلمهی قایچی که دیر زمانی مجبور به تغییر دیالکتیکی شده وقایچی را به صورت قیچی پذیرفته اند،اخیراً کلمهی "دوکارد" را پیشنهاد نموده اند که به زبان عامیانه مفهوم "دو چاقو" را میرساند! اینهم اظهرمنالشّمس هست که به علت داشتن ریشهی تورکی کلمهی "چاقو" مشتق از "پیچاق" معادل هندی آن یعنی " کارد" را برگزیدهاند.ملاحظه میفرمایید که تورک ستیزی اساتید فارسزبان تا مغز استخوانشان نیز نفوذ کرده است،و گرنه چه نیازی بوده که با زبان حدود نیمی از جمعیت کشوریعنی تورکان مختلف آزربایجانی،افشاریانِ خراسان و دیگر ولایات ممالک محروسهی سابق و ایران فعلی،ایضاً تورکمانان،قاشقاییها، پیچاقچیها،قزلباشهای گالیکش و مینودشت گرگان و... اینگونه غریبانه و مفنعلانه ازدر ستیز بر نمی آمدند. البته در وبگاه فرهنگستان زبان فارسی،"کارد" را مأخوذ از زبان سنسکریت هندوان ذکر کرده(هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش) و برای ریشه چاقو نیزتعریفی مجعول اعمال کردهاند، که در این صورت نیز بی شک استفاده از نسخهی وطنی معقولتر میبود، اگر بپذیرند که ایران موطن همهی ملل و اقوام ساکن آن است،که ظاهراً اینگونه نیست.درباب کلمهای دیگر، که همان سوبسید باشد،معادل یارانه را برگزیدهاند!باز اینجای قضیه جای شکردارد. چراکه حضرات فرهنگستانی لابد نمیدانند که یارانه از بن یارارلانماق و حمایت تورکانه است. شاید هم از تنگی قافیه مجبور شدهاند تا به زعم خودشان از چاله به چاه افتند و تن به این خفّتوذلالت بدهند.باری به هرجهت استفادهی بیجا از کلمات نامأنوس نوساز که موجب مسرّت خاطر فرهنگستانیان زبان و ادب فارسی گشته، و از درآمد حاصل هر کلمه در حدود ۱۲ میلیون تومن،(به نقل ازمحمدرضا یزدانپرست، بودجه سال ۹۹ فرهنگستان زبان و ادب فارسی ۲۶میلیارد تومان پیشنهاد شده است)مصداق عینی حیف ومیل بیتالمال،لابد خانه ی استادان دلسوز فارسیساز را تبدیل به بیتالحال کرده است.بیایید در تعدادی از اسامی مرتبط با تکنولوژی دوقرن اخیر را نیز کنکاش کنیم و آنگاه در خلوت خود صادقانه بیاندیشیم که: "به کجا چنین شتابان؟"
تاریخ
2020.04.08 / 20:25
|
مولف
Axar.az
|