با تکیه به تحقیقات بزرگان انسانشناسی و اسطورهشناسی دنیا میتوان گفت که رقص مادر تمام جادوها، ادیان، باورها و اعتقادات انسانهای جهان از گاه اسطوره، باستان و تاریخ است.
انسانهای نخستین برای ابراز تمام هیجانات و احساسات و اعتقادات قلبی خود از رقص استفاده میکردند. به عبارتی قبل از شروع زبان و خط، مناسک و آیینهای خاص انسان تنها ابزاری که داشت همین رقصیدن بود.
مسئله رقص در باورها و ادیان باستان چون "شامانیزم" مقوله بسیار مهمی است. در این آیین انسانها و خدایان در رقص شریکاند. به عبارتی انسان با رقصیدن احساسات و مفهوم ذهنی و قلبی خود را به خدایان نشان میدهد.
اگر مطالعه در مسئله رقص را در ادیان بزرگ دیگر دنیا پی بگیریم. یقینا ریشهها و بن مایههای اصلی رقص را در آیینها و مناسک این دینها هم خواهیم دید. برای مثال در آیین عزاداری مذهب تشیع در دین اسلام، اکثر حرکات موزون عزاداری چون "شاخسئی"ها و سینهزنیها و زنجیرزنیها ریشه در رقصهای آیینی انسانها دارد. برای اثبات این مسئله میتوان از نظریه بقایای "تیلور" نیز استفاده کرد...
در آیین جهانی رقص، تورکان باستان با ادیان شامانی خود نقش بسیار اساسی را ایفاء کردهاند که هنوز هم این آیین در بین اقوام مختلف دنیا در میان تورکان رنگ و روی خاص و مفهومی عمیق دارد. و از این جهت است که رقص تورکان هنوز هم در فستیوالهای هنری و آیینی دنیا از جایگاه ویژهای برخوردار است.
به امید آن روزی که دنیا با آیین نمادین و مشترک رقص، در اتحاد و همدلی و شادی تمام انسانهای جهان گام اساسی بردارند.