آنا صحیفه اخبار فارسی |
سرباز وظیفههایی که در زندان یا دادگستری خدمت میکنند دوست دارند با متهمانی آشنا شوند که پروندههای سنگین و کلفتی دارند و از آشنایی با آنها یک عمر داستان بگویند. در زندانهای بزرگ هر صبح متهمان زیادی به دادگاه بدرقه میشوند.
سربازانی که متهمان مالی سنگین و یا قتل بدرقه میکنند در جلسه دادگاه حواس خود را جمع کرده چیزی از پرونده میفهمند تا هنگام بازگشت در محل انتظار که اصطلاحاً قفس گفته میشود برای سربازان دیگر تعریف کنند. آنهایی که چیزی برای گفتن نداشته باشند از اینکه متهم جرم سنگینی به تورشان نخورده دلگیر شده و شروع به دستانداختن و اذیت متهم میکنند.
در ترکی به شاهین سفید لاچین میگویند. نام یکی از قبیلههای ترکها نیز لاچین است و به مردان بخاطر شجاعت و به زنان بخاطر توانایی در شکار مردان نیز لاچین گفته میشود. در نهایت لاچین نام شهری اشغالی است در قرهباغ آذربایجان.
نام یکی از نشریات دانشجویی دانشگاه تهران که من هم با آن همکاری داشتم لاچین بود. در یکی از جلسات بازپرسیام، بازپرس هاشمزاده اصرار داشت ثابت کند که انگیزه ما از انتخاب این نام برای نشریه، معطوف کردن مخاطبان به شهر اشغالی لاچین بوده و من توضیح میدادم که حتی نام آن شهر نیز برگرفته از نام پرنده شاهین(لاچین) است. توضیح دادم که چین در ترکی پسوندی برای اسامی پرندگانی مانند لاچین، بیلدیرچین، گؤیرچین(کبوتر)، سیغیرچین(سار)، بالیقچین (مرغ ماهیخوار) و قاشیقچین (نوعی مرغآبی با منقاری شبیه قاشق) است.
سرباز بیچاره هرچه دقت کرد چیزی از پرونده و اتهام من دستگیرش نشد و هنگام بازگشت به قفس وقتی سربازهای دیگر از او پرسیدند که متهم تو چکاره است؟ با لحنی تحقیرآمیز و ناراحت گفت: هیچچی قوشباز (کفترباز) است.
تاریخ
2020.06.21 / 11:27
|
مولف
ایبراهیم رشیدی
|