آنا صحیفه کولت |
'دموکراسی' یک هدف است و 'انتخابات' راهی است که برای رسیدن به آن هدف باید پیمود.
اگر در کشورهای متمدن به همت مردم این راه هموار يا اتوبان ساخته شده است مالاسف در کشورهای جهان سومی این راه خاکی بلكه سنگلاخ است لذا کسانی در این گونه کشورها خواهان رسیدن به آن آرمانشهر باشند باید که همتی والا داشته باشند.
نمیدانم این سخن از کیست " اگر میتوانی پرواز کن اگر نمیتوانی بدو ، اگر باز نتوانستی راه برو و اگر باز هم نمیتوانی سینه خیز برو."
مهم خواستن و حرکت کردن است.
متأسفانه وضعيت دموكراسى در كشور ما بگونهای است که همان حرکت آخر یعنی سینهخیز را باید رفت.
وقتی که یک نماینده مجلس که قانونا برای هر اظهار نظری آزاد است نمیتواند برای مثال در مورد قیمت بنزین سخن بگوی یا در مورد اتفاقات مهمی که منجر به کشته شدن صدها هموطن و شهروند عادی بر اثر سرکوب اعتراضات مردمی میشود، نظر دهد.
یا بر اثر سؤ مديريت يك تشيع جنازه وقتی که صدها نفر زیر دست و پا بیهوده جان میدهند.
و يا با يك تشخیص اشتباه نظامى که هواپیمای مسافربری را موشک کروز میپندارد و صدها نخبه این کشور را پرپر میکند...
وقتی یک نماینده مردم نمیتواند حداقل در کلام به دلایل مثلا امنیتی به این همه اشتباهات بزرگ و مکرر اشاره کند ؛
آنگاه این مجلس و این نمایندگان بیخاصیت به چه دردی میخورند!
آیا فقط وقتی بر علیه آمریکا شعار میدهند موظف هستند جلوی دوربینهای صدا و سیما مشتها را گره کنند؟!
البته از این مجلس و از این نمایندگانی که شورای نگهبان برای ما گلچین میکند بیش از این انتظاری نیست.
اما در دیگر سو باید اذعان داشت این مشکل ورای خود مجلس و نمایندگان است در واقع آنها هم مثل اکثر مردم در چنین سیستمی مجبور به نوعی مدارا هستند.
در هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم این شرایط حاکم بر جامعه ماست.
با این وصف برای تغییرات میانمدت و بلند مدت یا باید مصلحانه وارد اینگود شد و یا برای تغییرات کوتاه مدت مثل برخی اپوزسیونها به فکر انقلابی دیگر بود.
شخصا در مورد انقلابیگری حرفی ندارم اما به عنوان کسی که آرمانم ' دموکراسی برای ایران و فدرالیسم برای آذربایجان' است از تحریم رکن دموکراسی یعنی انتخابات حذر میکنم و تحلیلم اینست که اگر شورای نگهبان یا در کل حاکمیت قایل به محدود کردن حق انتخاب است ما با تحریم در واقع فرار به جلو کرده به محدودتر شدن بیشتر بلکه مسدود شدن دموکراسی کمک میکنیم.
انتخاب ' اصلح از صالح' و یا به تعبیری ' بد از بدتر ' و یا به تعبیر دیگری ' افسد از فاسد ' هم در هر حال یک انتخاب است!
حتی اگر در استانی مثل آذربایجان غربی انتخاب ما سلبی هم باشد یعنی به منظور جلوگیری از فرصتطلبی یک اقلیت قومی برای کسب کرسیهای نمایندگی این شهر و استان هم باشد باز یک انتخاب است.
در هر شرایطی ما باید تمرین دموکراسی داشته باشیم و اگر این مشارکت با چاشنی نقد و اعتراض هم باشد البته مفیدتر و چالشیتر میشود.
عمده ترس من از محدودیت حق انتخاب یا بدتر از آن یعنی تحریم این است که با تداوم این رفتارها به مرور مردم نسبت به سرنوشت خویش بیتفاوت میشوند و راه برای استبداد بازتر ؛ و در نهایت این جفای بر خود مردم و دموکراسی است.
من فکر میکنم مشکل ما چند نماینده نوعی نیستند بلکه جایگاه مجلس و نماینده دچار خسران شده است.
اگر مجلس عصاره ملت است که همینگونه نیز است در مجموع این ملت به نماینده خود آن جرأت و جسارت لازم را نمىدهد.
وقتی که اهتمام و مطالبه به محاق میرود تنها با مخالفت جيزى درست نمىشود .
تاریخ
2020.01.23 / 12:49
|
مولف
حجت الهامی
|