اگر در جغرافیای ایران اتحاد می خواهید

باید اصول قانون اساسی اصلاح شود. به عنوان مثال ،به جای زبان فارسی زبان تورکی زبان رسمی و زبانهای دیگر در کنار این زبان به رسمیت شناخته شود.زبان غالب جغرافیای ایران تورکی است،تاریخ مشترک این سرزمین با تاریخ تورک گره خورده است.ساعت به ساعت گذشته جغرافیای ایران و کشورهای اطراف متاثر از فرهنگ تورکی ملت تورک بوده و فرمانروایی و سیاست های پادشاهان تورک بوده است.جغرافیای ایران را شاخه های مختلف ملت تورک احاطه کرده است لازمه همکاری های اقتصادی، اشتراک زبانی و فهم اسان طرفین معامله است. اشتراک زبانی با کشورهای همسایه اقتصاد جغرافیای ایران را متحول می کند.

پتانسل های همگرایی تورکی در بین ملت تورک بسیار قوی بوده و موجب رونق همه جانبه این جغرافیا خواهد شد.اما اگر سیاست های جاری حاصل ۹۰سال گذشته ادامه پیدا کند،واگرایی قومی و ملی در ایران ایجاد خواهد شد همانطور که گسستگی ملی،قومی در جغرافیای ایران کاملا قابل مشاهده است و برخورد امنیت با ملت ها و اقوام نتیجه معکوس می دهد.شکاف ملیت ها حاصل بی توجهی به فرهنگ ،باورهای دینی ملت ها و قومیت های ساکن ایران،تبعیض های اقتصادی شدید،سیاست های نسل کشی فرهنگی از طریق آموزش و پرورش و رسانه های وابسته،تحقیر قومیت ها و خیلی از سیاست های اشتباه دیگر.واگرایی ملی ایجاد تنش می کند. اقلیت های قومی و اکثریت ملی به فکر منافع ملی خود تلاش خواهند کرد.سوء مدیریت، روند تبعیضات مختلف، و لابیگریهای شئونیستی پان ایرانیست ها و ایرانشهریها و در راس آنها آمپریالیست ها سرعت واگرایی را در ایران افزایش داده و سبب متلاشی شدن این جغرافیا خواهند شد.یقینا جغرافیای امروزی ایران و مشخصه های قدرتی آن به هیچ عنوان با شوروی کمونیستی قابل مقایسه نبوده و نیست اما نتیجه سیاست های رادیکالی استالینیستی و لنینیستی باعث تکه تکه شدن شوروی شد.نگرش مثبت به ساختار داخلی و حذف نگاه امنیتی بر اقوام و تلاش برای نزدیکی شکافها به یکدیگر از طریق به رسمیت شناختن مطالبات ملتها می توان جغرافیای ایران را از متلاشی شدن نجات داد.

آزاد کردن زندانیان سیاسی و نخبگان ملی ملتها و قومیت ها ، ایجاد عدالت و رفاه اجتماعی،نگرش مثبت به شهروندی ،بستر سازی همکاریهای آنها در سیاست گذاری های کشور ،آزادی مطبوعات به عنوان چشمان جامعه و همینطور نگاه انسانی به اتباع دولت زمینه شکوفایی جغرافیای ایران خواهد بود.