یوخاری

آذربایجان و مسیر سخت دمکراسی

آنا صحیفه اخبار فارسی
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

من گاها مطالب و مقالاتی می خوانم که قبل از اینکه در مورد ان مطلب اظهار نظری بکنم در مورد نویسنده جستجو می کنم ممکن است تشابه اسمی و یا برخی شیطنت ها نتواند مواضع نویسنده را مشخص کند ولی چهارچوبه اصلی به دست میآید.

مثلا وقتی می بینم یک نفر می خواهد اسم و هویت خود را مخفی کند و به اصطلاح شناسایی نشود ، دیگر مطلب برای من بی ارزش است. مخی که نمی داند، زمان گذشته، سپری شده است، مخفی کاری دیگر ابراز بی اطلاعی از علم روز و جهان روز است. زمانه ای نیست که نفر از خانه بیرون بیاید و دست به کاری بزند و شناسایی نشود، اگر شناسایی نمی شود بدان جهت است که کار ش ارزش رو کردن ندارد.

دیگر زمانه پست مدرن است یاد خاطره ای افتادم در بالای کوه اتشکوه مورد حمله نیروهای گارد و پایداری به نظرم ۱۳۵۶ بود، قرار گرفتیم در محاصره بودیم، نگو در نقطه ای از کوه مستقر شده اند و با دوربین های امریکایی همه چیز را می بینند. من گروه سی نفره را به پانزده گروه دو نفره تقسیم کردم، یک گروه را موظف کردم از داخل و توی رودخانه فرار کنند. یک گروه را به طرف پشت قله اتشکوه که از پشت به تهران برسند ، سرتان را درد نیاورم خودم با یک نفر دیگر در یک مسیر دیگر. به همه گفتم خودتان را به کوی دانشگاه مسجد برسانند و خبر حمله به گروه را به دیگران بدهند که انها به این مسیر نیایند و از دستگیری ما مطلع بشوند. یک وقت قضیه رو نمی شود و ما ممکن است در خفا کشته شویم اگر رژیم ما را هم بکشد بالاخره باید هزینه ان را هم بدهد. در مسیر فرار به همنورد خود گفتم که به فرض دستگیر شدیم ما جزو گروه نیستیم دانشجو هم نیستیم اهل این روستای افجه هستیم برای کوهنوردی و جمع کردن سنگ های کوچک تزیینی امدیم وخواهر و برادر هستیم. وقتی دستگیر شدیم،ما را به غاری بردند و بازجویی شروع شد. بازجوی وقتی لاشه مرا به طرفی انداخت پا شد و گفت: بچه ها دوتا خواهر و برادر فلان فلان شده گرفتیم. خواهر اسم کوچک برادر را نمی داند، برادره اسم کوچک خواهر را نمی داند!
برادره تورک است، خواهره فارس. الان به حماقت خود پی می برم سر این قضیه من انقدر کتک خوردم که از انجا به بیمارستان (ساسان فعلی )منتقل شدم و یک هفته بستری بودم. روزی کامل این خاطره را می نویسم.
ما ان موقع ساده بودیم، اگر ساده نبودیم متوجه می شدیم، با تجهیزات و هلی کوپتر و دوربین ها و امکانات یک ارتش امریکایی این گونه مخفی کاری جز کتک و شکنجه بیشتر ثمری ندارد. در این دنیای پست مدرن، حرکت هر کس در مسیرهای حرکت کروکی وار ثبت و ضبط است اگر حرفی زدی و یادت رفت می توانی از شرکت های گوناگون تقاضا کنی که در تاریخ یک سال قبل گفته های تو را به تو بفرستند. این ربطی به دولت و ما ندارد، سیستم
جهانی تمام مکالمات و حرکت های جمعیتی را ثبت و ضبط می کند، بنا بر این مخفی کاری در این دنیا نشان حماقت و بی عقلی است و نه مبارزه!
با موکلم به دادگاهی در سلماس رفتم، در دادگاه اقای رئیس دادگاه از متهم و یا موکل من پرسید: سابقه کیفری دارید؟
او هم بلافاصله گفت نه خیر ندارم. اقای رئیس یک تیکی زد و خطاب به من گفت اقای نظری موکل شما پنجاه فقره سابقه دارد و باز الان هم دروغ می گوید.
زمانه عوض شده است، دروغ تا پنج دقیقه دوام دارد،حرکت و حرف های خودت را نمی توانی مخفی کنی بیخود و بی جهت جو را الوده نکن !
دمکراسی با عدم صداقت و عدم فهم روزگار(عصر فعلی) همخوانی ندارد، شعار های تند وتیز بکش و بزن و نابود کن، اقای دروغگو!
اصلا مبارزه نیست، ترساندن مردم و خانه نشین کردن آنهاست،در ثانی کدام حکومت فاشیستی و ظالم است که از خدا نخواهد که مخالفانش به طرف خشونت نروند، اصلا ان خشونت همانند قیچی دولبه یک تیغه عمل می کند.
ما خشونت طلب نیستیم، اما با خشونتگران و قاتلان فرزندان این مرز و بوم، جلسه می گذاریم،شما چنین حقی ندارید،اگر راه مدنی و دمکراسی برای شما، سرگرمی ویا ممر درامد و یا ماجراجویی و یا خود شیفتگی ویا رهبری طلبی ویا...هزار درد بی درمان دیگر نیست تو حق نداری این مسیر درست مدنی را الوده کنی و دو قورت و نیم ات باقی باشد که خیلی زحمت کشیدی، زحمت را در مسیر ضد مدنی ملت خود کشیدی و حالا چه اصرار داری
که بقیه را هم با خودت همرای و موافق بسازی.
مگر نمی گویی که راه مدنی ملت اذربایجان راه نهایی و درست رسیدن به دمکراسی است الوده کردن راه دمکراسی به نوعی پر هزینه کردن راه
دمکراسی است!
اقا ما باید هزینه بدهیم ما باید بمیریم تا ملت ما به ازادی برسد. دیر ماندی عزیز!
اون شعارهای دهه پنجاه است وجالب که اگر زنده من نتواند به این ملت سودی داشته باشد، مرده من اصلا نمی تواند. چون کاری از مرده بر نمی آید.

با برادرش از سایه پول و یا همسر و یا ....

دشمن است و با او حرف نمی زند وقتی همان برادرش می میمیرد خودش را داخل قبرش می اندازد
( اولونون ..... دادلی اولار ) این بی ادبی نیست ضرب المثل پدرانمان است
زنده اش را سال به سال نمی بیند ، از قبر مرده اش یک هفته غیبت نمی کند .
من حاجی عمویم ( پدرم ) همیشه می گفت پسرم اگر گنجشکی دمش به طرف اینده و سرش به طرف گذشته باشد بدان که کونش از سرش با شرف تر است .
اصلاح طلبان وارد فاز باستانگرایی و کوروش پرستی شده اند و همان خشونت طلبان اول انقلاب هستند که تمام فجایع
و کشت و کشتار این دوره ها را بر دوش می کشند و یاورشان همان اصولگرایان ،
گرچه اصول گرایان به اندازه یاران خاتمی به ما ضربه نزده اند ، به فرمانداری گفتم برادر تو چرا در ان شهر
دستور تیر اندازی دادی گفت اگر دستور
تیر اندازی نمی دادند ، میدونی چه می شد ؟
گفتم چه می شد ؟
گفت مردم به فرمانداری می ریختند !
وقتی شعور مسئول دولتی در این حد است وقتی فهمی از مردم و شهروند
ندارد ما به عنوان فعال مدنی و مدنیت
روی ریسمان بند بازی کار می کنیم
من باید هم با همان فرماندار و هم با همان مردم سر یک میز و سر یک سفره بنشینم
باید به ان فرماندار قاتل بگویم مردک از فرمانداری بیرون می امدی و می گفتی مردم فدایتان شوم این شما و این فرمانداری و به این مردم بگویم مردم اخر شما با اداره فرمانداری که خشت است و گل و اونهم مال خودتان است
باید به فرماندار بگویم که این شعبده بازی های قمه و قداره کشی را باید جمع کنی و نه اینکه اتش بیار معرکه باشی
اینها هیچکدام نه شمر را می شناسند و نه امام حسین را ، به مردم هم بگویم
بابا جان ادم که مرد یعنی مرد ، چه پدر
پولدار تو باشد و یا پدر بی پول کسی دیگر ، اونهارا وارد معرکه چشم هم چشمی خودتان نکنید از این مجالس ارتجاعی بعد از تشییع جنازه و شب
شام غریبان و دوم و سوم و هفته اول و چهلم و سال و ..... من الان کارت خیرات
نوزدهمین سالگرد پدر و یا مادر یکی را در جیب دارم
بابا مرده ها را ول کنید ، به زنده ها فکر کنید و به انها برسید
بابا قمه زدن به سر و پشت و روی بچه
کودک ازاری است ، ایمانداری نیست
بابا اینهمه ایت الله کجا خوابیده اند ؟
راه ما مدنی و راه غیر خشونت است ، انها که شیفته خشونت و رینگو بازی
هستند مرحمت فرموده ، ما را راحت بگذارند چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی ، ما با شما کاری نداریم و شما هم با ما کاری نداشته باشید ،
قربان ان چشم و روی ناز و خوشگلتان !

تاریخ
2019.09.30 / 12:49
مولف
عیسی نظری
شرح لر
دیگر خبرلر

ممانعت سرپرست دادسرای اوین از آزادی موقت حمید جباری

دکتر توحید ملک زاده: آذربایجانیان مقیم استانبول در دوره مشروطیت

مردم مسئول حفظ آثار و ارزش‌های نیاکان خود است

مسجد سنگی اسنق

حملات عثمانی به جیلوها برای دفاع از اورمیه

جوان ۲۸ ساله تبریزی سرپرستی ۱۵۰۰ کودک یتیم را عهده‌دار است

به پشتوانه دوستی دو‌ ملت ترک و عرب؛ رویش دوباره آغاز کرده‌ایم...

مجسمه‌ی تکمچی‌ها تبریز تخریب شود

بهمن نصیرزاده به حبس محکوم شد

یونس قلیزاده فعال ملی آزربایجانی به مرخصی اعزام شد

خبر خطّی
Axar.az'da reklam Bağla
Reklam
Bize yazin Bağla