آنا صحیفه اخبار فارسی |
نمایش به مفهوم کلی آن در همه تمدنها و سرزمینها، به شکلهای گوناگون وجود داشته است و کم و بیش در میان همه قومها بازیکردن بخشی از شعایر مذهبی به شمار میرفته است. هدف از این بازیها، ستایش زندگی، یاری رساندن به ادامه حیات جامعه، برانگیختن مهر خدایان یا بزرگداشت مردگان بوده است. با تعاریف یاد شده از نمایش به بررسی تاریخچه این هنر در منطقه آزربایجان میپردازیم. با آگاهی از مفهوم نمایش، شاید منشاً پیدایش نمایش در آزربایجان را سالها قبل از میلاد بدانیم؛ یعنی زمانی که تمدن در این ناحیه شکل گرفت. بشر از ابتدای شکلگیری تمدنها همیشه مراسمی برای بزرگداشت آداب و رسوم خود داشته است و درحقیقت، این مراسم شکلهای نخستین نمایشهای امروزی است. به این ترتیب با بررسیهای دقیق شکلهای ابتدایی مراسم نمایشی را می توان در آزربایجان یافت. این کار با کوششهای باستانشناسانه از اشیاء و ظروف کشف شده، طرحها و شکلهای روی ظروف و دیواره غارها شناسایی میشود. آثار تاریخی نیز گواه وجود این گونه مراسم هستند که خود نیاز به بررسی مستقلی در حوزه اساطیر و فولکلور این منطقه دارد.اما اگر بصورت اختصار از نمایشهای باقی مانده در آزربایجان حرف بزنیم شاید بهترین مثال تعزیهخوانی باشد.
در آزربایجان تعزیه از دوران صفویه مطرح میشود. در این دوره است که تعزیه حالت نمایشی به خود میگیرد و رفته رفته کاملتر میگردد. مخصوصاً در دوره قاجار رشد و گسترش بیشتری مییابد.
در دورهی معاصر اولین تئاتر نیز در تبریز اجرا میشود، سندی از روزنامه اختر شماره ۱۶ به تاریخ ۲۳ ربیعالاخر ۱۳۰۶ برابر با ۲۶ دسامبر ۱۸۸۸ میلادی ( ۱۲۶۶ شمسی) در فصلنامه پژوهشی تئاتر شماره اول چاپ ۱۳۶۶ نقل شده است که به اجرای نمایشنامه اَتللو و نمایشی کمدی به زبان ترکی در تبریز اشاره میکند.
با توجه به این یادداشت که تاریخ آن هم چندان دقیق به نظر نمیرسد، تئاتر به شیوه جدید در آزربایجان قدمتی یکصد و پانزده ساله دارد. ظاهرا قبل از آن هم از طرف هنرمندانی که از قفقاز میآمدهاند، تئاتر در تبریز اجرا شدهاست. در هر حال، طبق این سند آغاز پیدایش نمایش به شکل جدید در تبریز متعلق به دوره ناصرالدین شاه قاجار است و بیش از یک قرن سابقه دارد.
به طور کلی میتوان ادعا کرد که آزربایجان آغازگر نمایشنامهنویسی، تئاتر و ادبیات مدرن در ایران بوده است، اما با ظهور پهلوی همهی آن اندوختهها تحت سیاستهای یکسانسازی به باد میرود. در آن دوران فقط در یک سال فرقه دموکرات است که هنر آزربایجان فرصت نفس کشیدن پیدا میکند.
در این دوره اولین نمایشنامههایی که اجرا شدند عبارت از: آنامین کتابی نوشته محمد جلیل قلیزاده، سئویل و اوختای ائل اوغلو هر دو نوشته جعفر جبارلی، آرشین مال آلان، مشدی عباد نوشته وزیر حاجی بیگ، جان جور صمد نوشته مولیر، در برادر نوشته لرمونتوف، نادری نوشته شیروانزاده و… . این برنامهها با پوستر و اعلان در روزنامه آزربایجان به اطلاع عموم میرسد. در این دوره نیز گروه تئاتر دولتی مسافرتهای مختلفی به شهرها و حتی بعضی از روستاهای آزربایجان میکند و در طول یک ماه و نیم سفر، هفتاد نمایش و کنسرت اجرا میشود.
این دوره در تاریخ نمایش آزربایجان و بخصوص تبریز فصل درخشانی است.
اما طولی نمیکشد با فرو پاشی فرقه دوباره خفقان بر این سرزمین در تمامی عرصهها اعم از اجتماعی و فرهنگی چیره میگردد.
بعد از انقلاب جمهوری اسلامی، امید برای باز شدن فضا همچنان به قوت خود باقی میماند اما چیزی که در دنیای نمایش و سینما عاید آزربایجان میشود، چیزی به جز جوکسازی، تحقیر و تبعیض نیست. در سینما، تلویزیون و تئاتر تُرکها نقش مزه و شهروند درجه دو را دارند که مدام مورد تمسخر قرار میگیرند.
در این دوران با اینکه بسیاری از هنرمندان و سینماگران بزرگ از این سرزمین پا به عرصه ظهور میگذارند، اما هیچ وقت موضوع هنر آنها مخصوصا در هنر نمایش، بومی و خودی نیست. آنها صرفا هنرمندانِ از خود بیگانهای هستند که در پروپاگاندای سینمای ایران بر علیه هستی خویش فعالیت میکنند. یعنی نوعی بردهداری فرهنگی حاکم است. بدین معنا که هنرمندان آذربایجان برای چهره شدن باید به خدمت هنر فارس دربیایند و هستی خود را انکار کنند.
نویسنده به ناچار باید به فارسی بنویسد، خواننده باید به فارسی بخواند و فیلم باید به فارسی ساخته شود.
با این وجود در اواخر دههی هفتاد با وجود تمام سختگیریها جرقههایی از نمایش کمدی به زبان تُرکی دیده میشد. هرچند این کمدیها بیشتر در سطح محلی بود و غنای آنچنانی نداشت اما به دلیل تُرکی بودن با استقبال گستردهای روبهرو میشد.
فیلم " سارای" شاید اولین فیلم سینمایی آن دوران باشد که ضمن پرداختن به روایتی از فولکوریک آزربایجان از استقبال زیادی برخوردار شد. بعدها با اوفول سینمای ایران در دهه هشتاد به لحاظ هنر نمایش و سینما در آزربایجان نیز اتفاق آنچنانی رخ نداد و در حد همان نمایشهای کمدی محلی ماند.
در سالهای اخیر پدیدههای بسیار خوشایندی در سینمای آزربایجان در حال رخدادن است. فیلمهای بسیار ارزنده در فضا و جغرافیای آزربایجان که موضوع و محتوای آنها از دل این سرزمین بر میخیزد و به حتی زبان تُرکی اکران میشود.
فیلمهایی که نه تنها در جشنوارههای داخلی میدرخشند بلکه گاها پای آنها به جشنوارههای جهانی نیز باز میشود.
از جملهی فیلمهای آزربایجانی که در یکی دو سال اخیر توجه منتقدان داخلی و خارجی را به خود جلب کردهاند، میتوان به فیلم " ائو" به کارگردانی اصغر یوسفی، "کومور" ساختهی اسماعیل منصف، "آتابای" از نیکی کریمی و فیلم "دری" به ساختهی برادران ارک که برندهی ۲ جایزهی سیمرغ از جشنوارهی فیلم فجر نیز شد، اشاره کرد.
این فیلمهای ریشهدار معمولا با سبک و سیاق متفاوت از سینمای موجود در داخل ایران و به مثابهی اثرِ هنری ساخته میشوند، به طوری که میتوان خشنود به این امر بود که سینمای مستقل آزربایجان در حال شکل گرفتن است.
علاوه بر این در سالهای اخیر بسیاری از هنرمندان آزربایجانی مثل سابق نه تنها به انکار هویت خویش نمیپردازند، بلکه به آن افتخار نیز میکنند و این از دستاوردهای نوپدیداری روح ملی در این سرزمین و همچنین در سایهی تلاشهای فعالین راستینِ حرکت ملی آزربایجان است./ کانون آزربایجان شناسی دانشگاه تبریز
تاریخ
2020.05.15 / 17:43
|
مولف
Axar.az
|