آنا صحیفه اخبار فارسی |
عروس گلهای قاراداغ (بئش بارماق) در تاراج سودجویان و قاچاقچیان کُرد و قاتلان طبیعت
انسان در سیر تمدنی خود و به مدد پیشرفت تکنولوژی آن چنان قدرتمند شد که به رهایی اکولوژیکی دست یافت، خروج از آشیان اکولوژیک برایش میسر گردید و خود را ارباب محیط و طبیعت تصور کرد و هر آنچه که در چنته طبیعت بود را از آنِ خود پنداشت.
در این فرایند فراموش کرد که او هم صرفا جزئی از اجزاء پُر شمار نظام طبیعت است و ملزم است رابطه معقول و متعادلی را با سایر اجزای موجود در جهان هستی برقرار کند. ناگفته نمانَد که این فراموشی برایش بسیار گران تمام شده است. توجه افراطی به رشد اقتصادی از یک سو و عطش پایانناپذیر مصرف از سوی دیگر، در اغلب کشورهای جهان موجب اضمحلال منابع طبیعی شد. دخالتهای بیرویه و نسنجیده بشر نظم حاکم بر اکوسیستم را مختل کرد و تحمیل پسماندها و ضایعات انبوه بر طبیعت، بسی فراتر از آستانه تحمل آن، قانونمندیهای طبیعت را به بازی گرفت. در نتیجه، نظام برنامهریزی شده طبیعت از پاسخگویی به این هجمه عظیم عاجز ماند. چنین بود که مجموعه رفتارهای تخریبی بشر در سه سده گذشته، طبیعت را عاصی کرد تا حدی که در سالیان اخیر، در گوشه و کنار جهان اثرات این عصیان و نمودهای اعتراضی آن را به کرّات شاهد بوده و هستیم.
در گزارش توسعه هزاره سازمان ملل متحد که با مشارکت نمایندگان دولتها، تشکلهای غیر دولتی، دانشگاهیان و نمایندگانی از جوامع محلی تهیه شده است، شرکت کنندگان، اثرات تغییرات اکو سیستمی را در رفاه بشر مورد بررسی قرار دادند. بر اساس این گزارش، تمامی افراد بشر برای برخورداری از یک زندگی خوب، سالم و ایمن، بر اکوسیستمها متکی هستند.
قرنهای متمادی است که طبیعت نیازهای انسانها را در مورد غذا، آب، هوا و انرژی تامین کرده است. اما در حال حاضر به دلیل زیادهرَویهایی که در استخراج منابع طبیعی صورت گرفته، ظرفیت و توانایی سیاره برای تامین نیازهای بشری به شدت تضعیف گردیده است.
یافتههای این بررسی تصویری ناخوشایند را از وضعیت موجود ارائه میدهند: کاهش خدمات اکوسیستمی، افزایش تغییرات آب و هوایی، افزایش بحرانها و بلایای طبیعی، مشکلات رو به تزاید ناشی از آلودگیهای مختلف، غارت و چپاول ذخایر طبیعی توسط سودجویان و تشدید شتاب انقراض انبوه در گونههای زیستی، به طوری که انواع گونههای زیستی با سرعتی بیش از هزار برابر سرعت طبیعی در حال انقراض هستند. بدیهی است که روندی این چنین شتابان در نهایت به ناپدید شدن خود انسانها نیز منجر خواهد شد.
بعد از غارت و تخریب آثار تاریخی آذربایجان و قاراداغ توسط جویندگان طلا و عتیقهجات که نسخههایش توسط ارامنه و سودجویان مرکز صادر شده است و پیچیدن نسخهی باغات و جنگلهای زیبا و منحصر به فرد قاراداغ (ارسباران)، حالا نوبت ریشهکن کردن عروس گلهای قاراداغ (بئشبارماق) میباشد که نسخهی اصلیاش این بار توسط قاچاقچیان کُرد صادر شده است.
ریشهی این گل نادر و زیبا کیلویی از صد هزار تومان تا یک میلیون تومان معامله میشود. کاری که در ترکیه هر شاخهاش ۲۵۰ لیر ترک یعنی یک میلیون و پانصد هزار تومان جریمه و زندان در پی دارد و با سوداگران این گل که اکثرا کردها هستند بشدت برخورد میشود. ولی در قاراداغ قاچاقچیان این گل، آزادانه تیشه به ریشهی این گل کمیاب میزنند. من افراد سودجو و جاهلی میشناسم که با افتخار میگوید:
«چهل کیلو ریشهی بئشبارماق جمع کردهام، دنبال مشتری خوب هستم. خریداران بومی دلال دست چندم هستند و پول خوب نمیدهند. خریداران اصلی یا دست اول این گیاه کُردها هستند و خوب پول میدهند و ...»
اگر وضع اینطور پیش برود یکی_دو سال بعد نسل این گل زیبا و کمیاب در قاراداغ منقرض میشود.
معالاسف مسئولان و اورگانهای ذیربط ما همیشه عقبتر از مردم هستند و در این قضایا هم طوری برخورد میکنند که گویی با تاراج و تخریب قاراداغ و ارسباران یک جورهایی (تا کسی نفهمد) موافق هستند.
روی سخن من به دلایلی نه با مسئولان بلکه با مردم فهیم و با شعور منطقه و دوستداران طبیعت و طرفداران محیطزیست منطقه است.
شهرت و زیبایی طبیعت قاراداغ (ارسباران) به همین آثار تاریخی، جنگلهای منحصر به فرد و گلها و گیاهان کمیاب و نادر و متنوع، جانواران و پرندگان نایابی هست که در جهان همتایی ندارند. بیائید به داد نگین طبیعت جهان یعنی «قاراداغ» و عروس مظلوم طبیعت قاراداغ یعنی «بئشبارماق» برسیم. قبل از این که دیر بشود و این عروس زیبای طبیعت با ما و طبیعت زیبای ارسباران خداحافظی بکند و منقرض بشود!..
تاریخ
2020.06.29 / 23:16
|
مولف
ووقار نعمت
|