آنا صحیفه اخبار فارسی |
رویکرد برخی روشنفکران به مفاهیم و ارزشهایی مانند آزادی و رقابت مصداق بارز ضربالمثل یک بام و دو هوا است. آنها در حوزه سیاست و اجتماع به شدت از آزادی و رقابت دفاع میکنند؛ اما وقتی نوبت به اقتصاد میرسد، موضع متفاوتی میگیرند.
بررسی این رفتار متناقض میتواند روشنگر مسائل مهمی باشد که جامعه ما از زمانهای دور گرفتار آن است و به اشکال مختلف مانع پیشرفت ما در جهت حرکت به سوی جامعه مدرن پررونق شده است.
آنها که خود را طرفداران سرسخت و رادیکال رای مردم و دموکراسی میدانند بحق از محدودیتهای ناموجهی که بعضا در جهت اعمال رای آزادانه مردم در انتخاب مسوولان سیاسی صورت میگیرد، انتقاد میکنند و میگویند قدرت تشخیص مردم را نباید دست کم گرفت و آنها را صغیر و ناآگاه تلقی کرد.
آنها معتقدند مردم در فضای آزاد و رقابتی شایستهترین افراد را برای تصدی مقامهای سیاسی انتخاب میکنند و مداخلات قدرت سیاسی حاکم در این خصوص با تنگتر کردن گستره انتخاب که اغلب به بهانه تشخیص صلاحیت و نیز مصلحت عمومی عنوان میشود، توجیهی ندارد...
نکته جالب اینجا است که روشنفکران مدافع این استدلالهای معقول و محکم وقتی وارد عرصه مباحث اقتصادی میشوند، یکباره رویکردشان تغییر میکند و آزادی انتخاب مردم در بازار را محکوم میکنند و بر مداخله دولت (داور) در جریان بازی و نقض فرآیند رقابتی مهر تایید میزنند.
به راستی چه تفاوتی میان انتخاب آزادانه مردم در عرصه سیاست و اقتصاد وجود دارد که در یکی مردم صلاحیت و قدرت تشخیص دارند و در دیگری ندارند و لازم است که قیمی بالای سر آنها باشد تا انتخاب آنها را تنظیم و به راه درست هدایت کند؟
اصطلاحاتی مانند «تنظیم بازار»، «تعیین الگوی مصرف»، «قیمتگذاری منصفانه»، «توزیع مجدد درآمد و ثروت»، «حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان» و نظایر آن که به شدت در کشور ما رایج است، چه معنایی به غیر از مداخله دولت (داور بازی) در انتخاب آزادانه مردم در بازی اقتصادی (بازار) دارد؟
چرا روشنفکران در یک بخش از زندگی اجتماعی به درستی آزادی و رقابت را ارزش متعالی میدانند و برای آن سینه چاک میکنند و در بخشی دیگر آن را مذموم میشمارند؟ این یک بام و دو هوا ریشه در کجا دارد؟
تاریخ
2020.01.14 / 14:05
|
مولف
Axar.az
|