یوخاری

جمهوری مهاباد و مارشال زیرو!

آنا صحیفه اخبار فارسی
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

سپيده دم سوم شهريور۱۳۲۰ش،وقتی نيروهای متفقین وارد ایران شدند در هفته اول، ارتش رضاشاهی درهم شکسته و بسیاری با سلاحهای خود فرار کردند در برخی نقاط حتی سربازان، اسلحه خودشان را با لباس کهنه و غیرنظامی معاوضه کرده بودند.تمام شهرهای شمال کشور از تبريز تا مشهد به اشغال شوروی در آمده و انگليسیها نیز باختران، آبادان، بندر خرمشهر...را تصرف کرده بودند در این زدوخوردها، از قوای ایرانی ۱۰۶نفر کشته و ۳۲۰نفر نیز اسیر شدند اما از روسها تنها ۶نفر کشته شده بودند و البته ۹ نفر نیز در حین عبور از رود ارس غرق شدند اما ۱۰هواپیمای روسی سقوط کرد که سقوط آنها ربطی به شجاعت ارتش ایران نداشت بلکه بر اثر بدمستی خلبانان روسی بوده!

اما شهر مهاباد و اطراف آن در امتداد بوكان تا سقز در وضعيت خاصی قرار داشت مثل برزخ بود چون هيچيك از نيروهای متفقين در آنجا حضور نداشتند نیروهای شوروی تا اشنویه و میاندواب حضور داشتند و انگلیسیها هم تا کرمانشاه و جاده سنندج تهران. پس مهاباد، بانه، سردشت، سقز و دیوان دره که حد فاصل دو نیروی مذکور بود کاملا بی صاحب مانده بود بنابراین بهترین محل برای رشد و نمو ناسیونالیزم کُرد پس از سقوط دیکتاتوری تمرکزگرای رضاشاه بود، در نتیجه،بزودی نخستین سازمان سیاسی کردها با نام جمعیت کومله ژ.ک ظهور کرد وقتی قاضی محمد در راس آن قرار گرفت به پیشنهاد میرجعفر باقروف این حزب به حزب دمکرات کردستان تغییر یافت و بدنبال آن، جمهوری مهاباد شکل گرفت. برعکس فرقه دمکرات آذربایجان،جمهوری مهاباد چندان از کمکهای روسها برخوردار نبود بجز مقداری سلاحهای سبک،وسایل چاپخانه. به عبارتی، روسها چندان اهمیتی بدان قائل نبودند حتی میرجعفر باقروف میکوشید آنرا در فرقه دمکرات ادغام و زیر مجموعه آن درآورد.

اما بزرگترین مشکل جمهوری مهاباد در عقب ماندگی فکری روسای عشایر و طوایف بود که تمامی روستاها را در چنبره روابط عشیره ای خود داشتند روستاها ۹۰درصد جمعیت را در خود جای داده و این منطقه،بکلی از جریان شبه مدرنیستی رضاشاه برکنار مانده بود(بنگرید به اوضاع اقتصادی کردستان در آمار زیر نوشته).در این زمان، كردستان ايران ۳ ميليون نفر بود كه تنها ۳۰۰ هزار نفر در شهرها زندگی میكردند و خود مهاباد جمعیتی بین۱۵الی۲۰هزار نفر داشت بنابراین پایگاه حزب تنها شهری بود و بر روستاها نفوذی نداشت.غارت و رشوه خواری ژاندارمها(امنيه)كه در زمان رضاشاه بيداد ميكرد هنوز عادت دیرینه بود.بیهوده نیست که جمهوری مهاباد مبارزه گسترده ای با آن آغاز کرده و در شماره های روزنامه کردستان ابلاغیه های متعددی به چشم میخورد که جزای سنگينی تعیین کرده«به تمام مأمورين حكومت ابلاغ ميگردد هر كس به هر مأموری، با هر عنوانی، از يك تومان تا صد تومان برای انجام كاری چه قانونی، شرعی و غيره رشوه بدهد يا دريافت كند خائن به ملّت شناخته شده مجازاتشان از ده سال حبس تا اعدام تعيين شده"(کوردستان،ش۱۲مورخه۲۰بهمن۱۳۲۴فوریه۱۹۴۶.ص۴)

رؤسای طوايف که اکثرا خواندن و نوشتن نیز بلد نبودند اما میخواستند افسر شوند البته بیشتر افسر شوند!حتی رقابتی بين شان درگرفته بود که هر چه تعداد ستاره های روی دوش آنها بيشتر باشد احترام شان بالاتر خواهد شد! يكی از رؤسای عشاير از قاضی محمد خواست که ستاره های او را افزايش دهد تا وقتی به روستایش برمیگردد، به خود ببالد! قاضی که از یک طرف، نميخواست او را ناامید کند و از طرف هم مایل به قانون شكنی نبود گفت به شرطی به او ترفيع درجه میدهد كه تنها در روستای خودش آن درجه را برشانه اش نصب کند!... تنها چهار نفر(سيف قاضی، عمرخان شكاك، محمدرشيد خان بانه و ملامصطفی بارزانی) ژنرال رسمی بودند اما فردی ديگر بنام "زيرو بهادری " كه بیسواد و رئيس يك طايفه كوچك بود، درجه مارشالی برای خود برگزيده بود و وی را"مارشال زيرو" ميخواندند! میدانیم که رتبه نظامی مارشال یا فیلد مارشال در برخی کشورها،بالاترین رتبه ارتش است و حتی بالاتر از ارتشبد!

درآن دم که مسکو، فرقه دمکرات و جمهوری مهاباد را قربانیِ توافقنامه نفتی کرده و ارتش ایران پس از سقوط فرقه به نزدیکیهای مهاباد رسید تمامی دغدغه قاضی محمد،خطرِ تعرض،قتل و غارت مردم از طرف روسای طوایف و آغاها بود! قاضی تا نزدیکی میاندواب به استقبال سرلشکر همایونی فرمانده ارتش رفت تا بلکه زودتر وارد مهاباد گردند و امکان قتل و غارت مردم از طرف روسای طوایف پیش نیاید البته، شش روز قبل از این نیز، سلام اله جاوید استاندار تبریز تا بستان آباد به استقبال سرهنگ هاشمی فرمانده ارتش رفته بود تا بلکه زودتر وارد تبریز گشته و جلوی کشتار مردم توسط عوامل فئودالها و ملیشیاهای سلطنتی را بگیرند!

تاریخ
2020.01.14 / 17:15
مولف
علی مرادی مراغه ای
شرح لر
دیگر خبرلر

ممانعت سرپرست دادسرای اوین از آزادی موقت حمید جباری

دکتر توحید ملک زاده: آذربایجانیان مقیم استانبول در دوره مشروطیت

مردم مسئول حفظ آثار و ارزش‌های نیاکان خود است

مسجد سنگی اسنق

حملات عثمانی به جیلوها برای دفاع از اورمیه

جوان ۲۸ ساله تبریزی سرپرستی ۱۵۰۰ کودک یتیم را عهده‌دار است

به پشتوانه دوستی دو‌ ملت ترک و عرب؛ رویش دوباره آغاز کرده‌ایم...

مجسمه‌ی تکمچی‌ها تبریز تخریب شود

بهمن نصیرزاده به حبس محکوم شد

یونس قلیزاده فعال ملی آزربایجانی به مرخصی اعزام شد

خبر خطّی
Axar.az'da reklam Bağla
Reklam
Bize yazin Bağla