آنا صحیفه کولت |
ترجمه سعید منیری سال انتشار ۱۳۶۴
جلد دوم صفحهی ۳۲۲_۳۲۳_۳۲۴
شرح وقایع به قلم اردوبادی به تاریخ
ژوئیه ۱۹۰۵ میلادی.
دیالوگ نویسنده با میس هانا (از اعضای هئیت خیریه و علمی آمریکایی که در دوران مشروطه به ایران آمدند.)
غمگسار غزلی را به ترکی فیالبداهه سروده بود، خواند و آن را تقدیم "میس هانا" کرد. بیتی از آن را هنوز به یاد دارم.
"سوزگون باخیشلاریندا بیر آهنگ دلنواز
زولفون شهاب غمزهدور، ای آسمان ناز"
این شعر را برای میس هانا به فارسی ترجمه کردم [چون او فارسی میدانست و زبان ارتباطی او با من بود]. تبسم کرد و اندیشناک گفت: میخواهم سؤالی بپرسم!
مگر مردم تبریز ترکی حرف میزنند؟
در جوابش گفتم: بلی؛ در ایران حدود چهار میلیون نفر ترك زبان وجود دارند. دختر آمریکایی باز هم پرسید:
- پس چرا ادبیات آنها به زبان ترکی نیست؟
او با این سؤال خود، مسئله مهم و مشکلی را مطرح کرده بود. بنابراین گفتم:
در خاور نزديك دو حکومت وجود دارد؛ "عثمانی و ایران". کسانی که در رأس این دو حکومت قرار دارند خودشان ترك هستند؛ ولی هر دوی آنها، دشمن ترقی و تعالی و مدنیت ملی میباشند. اولی، یونانیها، اعراب، بوشناقها، کردها، ارمنیها، صربيها، بلغاریها و سایرین را می خواهد «ترك» کند و آنها را تابع رسوم و عادات ترکھا کند. دومی بیآنکه توجهی به ترك بودن خویش کند، سیاست فارس کردن ترکها را در پیش گرفته است. شاه ایران در اصل ترك است؛ ولی او بر عليه زبان مادری و ادبیات قومی و مدنیت ملی خود اقدام می کند. البته فهم و درك سیاسی او چنین اقتضا دارد. زبان خانوادگی این پادشاهان فارسی است. علاوه بر فتحعلی شاه که با تخلص "خاقان" شعر میسرود، ناصرالدين شاه هم اشعار خود را به زبان فارسی میگفت.
در حال حاضر، محمدعلی شاه که در سفارت روسیه نشسته است. نوشتههای خود را به زبان فارسی مینویسد.
دختر آمریکایی پرسيد: آیا نمیتوانید بگویید که علت اصلی این کارها چیست؟ جواب دادم:
خیلیها چنین توجیه کردهاند که گویا، زبان فارسی، زبان شعر و ادبیات است؛ نویسندگان هم با میل و رغبت خویش، خواستهاند آثار خود را به زبان فارسی بنویسند؛ ولی این ادعا به طور قطع و يقين درست نیست. زبان فارسی اگر هم زبان شعر و ادبیات باشد مخصوص فارسی زبانهاست. زیرا تودههای وسیع مردم ترك زبان، نمیتوانند آن را به خوبی زبان و ادبیات خود درك كنند. در سرزمینی که بر اثر اعمال سیاست فارس کردن مردم و فقدان مدارس ترکی، برای ادبیات ملی مردم ترك زبان، ارزش و احترام قایل نمیشوند و ادبا و شعرایی را که به زبان ترکی شعر میگویند به مجامع راه نمیدهند؛
حتی آثار ترکی را چاپ و منتشر نمیکنند؛
بنابراین نویسندگان و شعرای ترك زبان ایران مجبور میشوند آثار خود را به زبان فارسی بنویسند. به همین جهت، همیشه در ایران، سیاست فارس کردن ترکھا حتی سیاست ایجاد تفرقه و خصومت بين ترك و فارس دنبال شده است.
در نتیجه اتخاذ چنین سیاستهایی، ادبا و شعرای ترك زبان، در خلاف جهت ترویج زبان و ادبیات و مدنیت ملی خویش گام برداشته حتى فارسهای متعصب، در برابر دیدگان پادشاه ترك زبان، مسئله «ترك خر» را مطرح کردهاند.
نویسنده کتاب آتشكده که در اصل ترك است با تخلص "آذر"، شرح حال شعرای فارسی زبان و اشعار فارسی آنها را جمع آوری کرده، حتى از يك شاعر غير فارسی زبان، اسم نبرده است.
دختر خانم! علل اصلی سیاست فارس کردن مردم ترك زبان از این قرار بوده است.
خاندان قاجار یکصد و پنجاه سال در ایران حکومت کردهاند؛ در این مدت، فقط چند اثر ترکی چاپ شده است؛ که یکی از آنها داستان «حسین کرد[گورد]» و دیگری قصهای است به نام «ثعلبيه» و چند اثر دیگر از این قبیل.
وقتی که مظفرالدین شاه ولیعهد بود حتی خواندن کتابهای حسین کرد و ثعلبیه را هم قدغن کرده بود. خاندان قاجار، متقابلا، شعارهای «وطن واحد»، «ایرانیت و ایراندوستی» را رواج میدهند. در قلوب آذربایجانیان، شعارهای "مردم آذربایجان ایرانیاند" و "مردم ایران، دوست آذربایجانیان هستند" نقش بسته است. البته در چنین شرایطی فقط ادبیات فارسی میتواند رواج پیدا کند.
حرفهای من، میس هانا را به تفکر واداشته بود؛ پرسیدم:
جوابی که به شما دادم قانع کننده بود؟
گفت: بلی قانع شدم.
تاریخ
2019.08.18 / 10:00
|
مولف
Axar.az
|