راه و بیراهه
در دنیای کنونی هر زبانی که مکتوب نشود با هجوم سیلآسای زبانهای دیگر از بین خواهد رفت.
این اضمحلال با فرآیند «استحاله» شروع میشود و زبان بعد از چند نسل به طور کامل مضمحل میگردد. متأسفانه زبان ترکی در ایران (و حتی در آذربایجان) در حال اضمحلال تدریجی است. ما همین الان شاهد این روند استحاله و اضمحلال تدریجی هستیم: کودکان نسل جدید به «کپنک» پروانه میگویند؛ به «گؤبلک» قارچ، به «آغاج» درخت و به «گؤی» سبزی؛ حتی رنگ «قیرمیز» را قرمز تلفظ میکنند.
نخبگان فرهنگی و اندیشمندان دغدغهمند در مواجهه با این وضعیت بغرنج رسالتی تاریخی دارند. آنها باید از «حق» صحبت کنند. حق آموزش زبان مادری. این حق را بشناسند و بشناسانند. دربارۀ این حق و مسلم بودن آن به عموم مردم آگاهی بدهند (این مهم است که من بدانم آموزش زبان مادری «حق» من است و نه امتیازی که بقیه بخواهند به من بدهد). مطالبات بدنۀ جنبش هویتگرا نیز باید صبغۀ حقوقی به خود بگیرد و با صدای متین اعلام کند که «من "حق" دارم زبان خودم را بنویسم و بخوانم». تحقق این حق فقط با «آموزش» امکانپذیر است (خواندن و نوشتن به زبان مادری باید به صورت سیستماتیک آموزش داده شود و این حق ما است که به صورت سیستماتیک در نظام آموزش و پرورش به زبان خودمان «هم» آموزش ببینیم).