آنا صحیفه اخبار فارسی |
یک ایراد مهم در روش کار نویسندگان و مورّخان باستانگرا تقسیم بندی و مطالعۀ زبان یا ادبیّات با توجّه به جریان های سیاسی، حکومت ها و سلسله های پادشاهی بوده است.
در باب دورۀ های مختلف زبان فارسی ترسیم شده از سوی این گروه این مرتبط کردن مسئلۀ زبان به سلسله های پادشاهی به طرز اسف باری خودنمایی می کند. آنها اوستایی را زبان دوران ماقبل فارسی باستان می دانند و معتقدند با زبان سانسکریت خویشی و نزدیکی دارد، لیکن در بستن این زبان به ریش سلسلۀ ماد جانب احتیاط را رعایت می کنند. بعد از زبان اوستایی فارسی باستان را پیش می کشند و آن را زبان دورۀ هخامنشی می دانند که فرمان ها، کتیبه ها و نامه های شاهان به آن زبان نوشته می شده است. آنها بعد از فارسی باستان فارسی میانه را پیش کشیده و این زبان را به دو بخش عمدۀ شرقی و غربی تقسیم می کنند، سپس شاخۀ شمالی از بخش غربی از این تقسیم بندی را پارتی و شاخۀ جنوبی را پارسی میانه و گاه پهلوی می نامند. نکتۀ قابل توجّه در این تقسیم بندی آن است که با تغییر سلسله ها نام و ماهیّت زبان هم تغییر می کند. یعنی زبان اوستایی با روی کار آمدن هخامنشیان تعطیل گشته دوران فارسی باستان آغاز می گردد؛ فارسی باستان با روی کارآمدن اشکانیان جای خود را به زبان فارسی میانه و شعبه ای از آن به نام پارتی می دهد؛ با نابودی اشکانیان دوران پارتی تمام شده و دوران شکوه پهلوی فرا می رسد و در نهایت با پایان کار ساسانیان دوران زبان پهلوی به سر رسیده و دوران زبان فارسی دری آغاز می گردد و از همه جالب تر اینکه متکلّمان زبان های جانشین زبان مردم و حکومت دورۀ قبل را هم به کلّی نمی فهمند و با پایان کار سلسله ها یا تغییرات سیاسی و اجتماعی زبان های دورۀ قبل نیز منقرض می گردند!!
تاریخ
2019.08.10 / 10:36
|
مولف
علی بابازاده
|