آنا صحیفه اخبار فارسی |
بخش عمدۀ تحصيلات و بخشي از تحقيقات خانم بياني و شكلگيري انديشه و عمل ايشان در دورة پهلوي دوم انجام یافته و باید ايشان را در زمرة صاحب نامان فرهنگی دورة سلطنت محمّدرضا پهلوي به شمار بیاوریم.
به همین جهت ایشان از لحاظ شاكلة فكري تفاوتي با ديگر استادان و صاحبان مسند و تريبون اين دوره ندارد. وي نيز در مواجهه با ترك و زبان تركي و نيز گزافه گویی در باب قدرت تمدّني ايران و به عبارت بهتر قدرت تمدّنی قوم پارس دقيقاً از انديشة حاكم در دورة پهلوي تبعيّت ميكند. دوران زندگي، تحصيل و بخش قابل توجّهي از تدريس ايشان در دانشگاه با دوران اوج تبليغات باستانگرايانه مقارن بوده و رسوبات چنين انديشه و سياستي را در لابلاي نوشتهها و گفتههاي ايشان ميتوان رؤيت كرد. وقوع انقلاب اسلامي نيز تفاوتي در رويّة ايشان ايجاد نكرده و خانم بياني هنوز به دعاگويي و ستايش از ايران دوران قبل از اسلام مشغول است. او تنها به تعريف و تمجيد از ايران باستان اكتفا نكرده بلكه در نيابتي خودسرانه مردم ايران را نيز با انديشههاي خود همعقيده ميپندارد و در مصاحبهاي که در آذرماه سال 1381 با عنوان «حملۀ مغول، بازتولید وحشتی ژنتیک» با امید قنبری انجام داده و متن آن در مجلّۀ رشد آموزش تاریخ چاپ گردیده؛ اعلام ميدارد:
« از سقوط ساسانيان تا به امروز، ايراني دائماً مترصّد احياي آن گذشتة زرين بوده است ... ايراني مترصّد اين بوده كه هر وقت كه زمان بستر مناسبي ايجاد نمايد، آن مجد و عظمت گذشتة زرين را تكرار نمايد. » (زندگي نامه و خدمات علمي و فرهنگي استاد دكترشيرين بياني، از انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، تهران، 1382، صص 57 ـ 56)
اگر در اینجا مردم را برداشته و نظام سیاسی را به جای آن بگذاریم، اظهارنظر خانم بیانی معقول تر و واقعی تر می گردد. شاید حکومت پهلوی با شعار «به سوی تمدّن بزرگ» و پیروی از باستانگرایی کور و منحطی که به آن مبتلا بود؛ در مسیر مورد اشارۀ دکتر بیانی پیش می رفت، لیکن مردم در این رویکرد سهمی نداشتند و تنها برخی طبقات تحت تأثیر شعارهای ناسیونالیستی فارسی گرا و باستانگرایی مورد نظر حکومت پهلوی و عقبه های فکری آن قرار گرفته بودند. خانم بیانی در نیمۀ دوم عمر خود با یک انقلاب و تغییر نظام سیاسی مواجه گشت، لیکن از نظر ایشان در حرکت مورد نظر ایشان توفیری حاصل نشد. با پذيرش منطق خانم بیانی شاید بتوانیم معتقد باشیم ايران دورة بعد از انقلاب اسلامي كه با پشت سر گذاردن دشواريهاي بسيار تا حدودي كمر راست كرده و در عرصة سياست جهانی و منطقه ای كمابيش مالك جايگاهي شده است، در واقع در پي احياي مجد و عظمت دوران هخامنشي و ساساني ميباشد!
تاریخ
2019.11.11 / 14:19
|
مولف
علی بابازاده
|