آنا صحیفه اخبار فارسی |
بخش دوم
هنوز زنده اند !
امر نمادین وظیفه و تکلیف تو را ان چنان
عوض می کند
گریه کردن بر مرده ، و یا حتا زنده ، بی
مصرف ترین کار است نه مرده رنده می شود و نه با گریه زنده ، مرده می شود
امر نمادین ان را برای ما چنان مقدس می نماید که اگر میایارد ها تومان از بیت المال خوردی و صد ها نفر را بکشی ، اگر
برای امام حسین گریه کنی بخشیده می شوی !
اما اگر بگویی چرا باید ملت گرسنه باشد و چرا حق و حقوق ملی این منطقه چه از سهم نفت و چه در امد ها و چه حقوق
طبیعی و یا قانونی او پرداخت نمی شود
می شوی پان تورکیسم ، قومیتی ، تجزیه طلب و ...
من روزی به متهم به مستی گفتم :
تو هم ادم خوبی باش ، هی به اتهام
مستی دستگیر می شوی ، ببین فلانی را
چقدر ادم خوب و خیری نازنین است !
گفت اقای رئیس من و او فرقی نداریم
گفتم چطور فرقی ندارید
گفت فرق ما خیلی جزئی است
من در خانه وضو می گیرم و نماز می خوانم او در بازار چنین میکند
او در خانه مشروب می خورد و من در بازار !در اصل فرق چندانی نداریم !
اخیرا امر نمادین بازهم شروع به شیطنت
کرده و برای انتخابات بازی سازی می کند
سعی نکنید وادار بشوم کل بازی ها را
تشریح کنم ، اقایان اولا پول خوردن و
بیت المال خوری ، اصلا توسعه نیست ،
حتا دکان سازی با پول های مواد مخدر ، اصلا توسعه و ایجاد کار برای استان ما نیست ، شما فقط لطف کنید مجری اوامر
ماشه های دست ترامپ وحشی نباشید
خیلی هنرمندید ، شما اگر چمدان بر مرز سرو را به خاطر سیصد میلیارد تومان
، شریک خود می دانید ، صدها برابر ان
تا کنون از این شهر از این پول ها ردو بدل شده است پس چرا این شهر به توسعه نرسیده است ؟
سال ها ست با این ادم در خیابان اپادانا و عمار کار می کنید و شریک هستید
پس چرا این دکان سازی و دکان فروشی
برای جوانان مردم کار ایجاد نکرد ؟
در ثانی اگر نجات این استان این قدر ساده و معلوم است خوب بیایید مسئله
را به نام این جامعه انجام دهیم نه یک چمدان بر رانتیر ، به امر نمادین بگوییم
اقا این ادم های دارای سیصد میلیارد ، چه تورک و چه کورد راه درامد شان از افغان به یوروپ بوده ، با یک قانون و یا
چشم پوشی مامورین ، در عرض چند ماه
چند تا سیصد میلیارد به دست اوریم
و جامعه مشکلات اش حل بشود
برادر ممکن است مشکلات بعضی حل شود اما جامعه قاچاق پرور بیشتر در منجلاب فساد وتباهی و بیکاری و گرانی
غوطه ور می شود
اگر با پول قاچاق مواد مخدر ، جامعه ای
به توسعه می رسید ، تا حالا صد بار نوشته شده بود
اگر با دکان فروشی مسئولین ، تجارت بازی انها حتا با پول حلال و نه حرام ، و یا نفت فروشی استانداران ، استانی اباد
می شد ، بابا جان عزیز ان وقت باید اهواز باید به لوس انجلس فخر می فروخت
اه چه کنم ، در سرزمینی گیر افتادیم
که مسئولین نه سواد فهم تئوری های جهانی را دارند و نه توان اجرای
امر محلی را دارند
فهمیده ها منزوی و اراذل و اوباش و یانداش های همین بی سوادان ، میداندار
شهر و استان هستند
روزنامه نگار استخدام می شود ، تا از این ها تعریف و تمجید کنند
معنی روزنامه نگار این است که نقص ها را بگوید نه اینکه از نور چشمی ها و ژن های معیوب و عقب مانده اقایان تعریف و تمجید کند
ان لحظه که روزنامه نگار شروع کرد به تعریف و تمجید مسئول دیگر روزنامه نگار نیست ، می شود مزدور اقا ،
می شود یانداش و کار گزار دولت ،
الان مردم اگاه شده اند ، هر روز خدا اعمال شما و تهدید های اراذل و اوباش را
می بینند
ما دهانمان را بستیم اقلا شرم و حیا کنید
شما هم رعایت مردم را بکنید ،
مردم در حضور این مسئولین اگر یک نفر
چه بازاری و چه تحصیلکرده ، چه روزنامه نگار و چه غیر ان ، چه دوست و چه برادر و پسرعمو ، اگر کسی در این وضعیت نا به سامان از مسئولین تعریف و تمجید نمود ، به ریش هر دوی انها ،
هم تعریف کننده و هم تعریف شونده ، به خندید
اگر سنگ ها را بسته و سگ ها را رهانیده اند ، شما مزد این ها را با تمسخر بدهید
و انشائالله هم روز انتخابات با رای اگاهانه خود ، طوفان راه می اندازیم
راه چاره ما نه از دست های این امر نمادین که به هر حال از صندوق رای
به دست خواهد امد ، این قدر ما است
تاریخ
2019.09.26 / 12:30
|
مولف
عیسی نظری
|