آنا صحیفه اخبار فارسی |
ختم همه چيز به نام ايران و منتسب كردن همة خوبي ها به نام ايران از جملة ديگر سجاياي طوايف باستانگرا ميباشد. دكتربياني بعد از آنكه از تمايل كوروش براي ايجاد يك نظام جهان شمول سخن گفته و او را در احترام به فرهنگها به عرش اعلي ميرساند، نكتهاي را بيان مي كند نه تنها خلاف واقع است، بلكه در حين اين حكايت خيالي يك شاهكار ديگر براي نبوغ ايراني مي آفريند و ميگويد:
« در نهايت مغولان نيز پس از كوشش بيفايده براي مغولي كردن ايران و با درايت بعضي ديوانسالاران ايراني به همين نتيجه رسيدند. » (زندگي نامه و خدمات علمي و فرهنگي دكترشيرين بياني، ص ۶۳)
مغولان براي مغولي كردن ايران نكوشيدند؛ براي مغولي كردن ديگر جاها هم نكوشيدند و همين كه گردو خاك برانگيختة مغولان فرو نشست؛ همة ملّتها هماني شدند كه قبلاً بودند. شايد تنها اثر مهمّ ايشان در بعد فرهنگي گسترش تاریخ نویسی و ظفرنامه نویسی و ورود پارهاي لغات مغولي به زبان فارسي باشد كه برخي از اين كلمات هم به مرور زمان فراموش شدند. فراموش نكنيم خانم بياني قبلاً در باب تسامح و تساهل فرهنگي و ديني مغولان داد سخن داده بودند؛ حال چگونه است كه در اين فراز از مغولي كردن ايران به وسيلة مغولان سخن ميگويند تا از اين طريق يك فضيلت و نبوغ رخ نداده براي ديوانسالاران ايران یا تمدّن پارسی یا ملّت آریایی بتراشند! مغول ها اگر اراده ای برای مغولی کردن فلات ایران می داشتند، الآن دیگر چیزی از ایران مورد نظر ناسیونالیست های ایرانی باقی نمانده بود تا خانم بیانی و دیگر فارسی گرایان و باستان ستایان در بارۀ آن لاف و گزاف ببافند.
هیچ کدام از نواحی که مغول ها تصرف کرده بودند مغولی زبان نشدند پس تلاش برای فضیلت تراشیدن از مغولی زبان نشدن مردم ایران با یاری دیوان سالاران ایرانی تلاشی پوچ برای اثبات هیچ است.
تاریخ
2019.11.14 / 14:05
|
مولف
علی بابازاده
|