لاکان سه امر ( نمادین -خیالی - واقعی ) را مطرح و ان را شرح می دهد او اعلام می کند که انچه در میل انسان امروزی است ، میل خودش نیست ، میل امر نمادین است و در نتیجه ساختگی و خیالی است.

و نتیجه می گیرد این وضعیت مرگ امر واقعی است می توانست واقعی باشد اما نیست بگذارید یک مثال بزنم ، یک نفر دستگیر می شود به او می گویند شیطان و یا یک نفر دیگر در وجود تو نفوذ کرده است.

باید این چنین حرف بزنی از دو حال خارج نیست یا می پذیری که بله درست می فرمایید من تحت تاثیر دیگری بودم یعنی میل خودم ، میل دیگری بود. در ان صورت تو محکومی چون پس تو میل دیگری را پذیرفتی اگر قبول نکنی باز محکومی انکه امر خیالی و ساختگی را در ذهن ما می کارد، از نظر لاکان امر نمادین است امر نمادین همواره بر انسان مسلط و یا در مرحله بالاتری از انسان قرار دارد انکه در تو میل ایجاد می کند و بر تو پیشی می گیرد ، همواره از تو بزرگتر است حتا یک جورایی مقدس است پدر - مادر -معلم -دهدار - رئیس شورا -فرماندار - استاندار - اخوند محله و مسجد - بازجو - مدیر اداره - شهردار -ریش سفید کوچه - بزرگ خاندان و...

حفظ سوژه یعنی خود از تمام این دیگری های بزرگ از نظر لاکان امر واقعی است می توانست باشد ولی نیست!

ان دیگری بزرگ، به تو امر می کند از شیطان فرار کن. یا فرار نمی کنی و در دست شیطان می مانی پس میل تو مال خودت نیست، مال شیطان است و یا فرار می کنی باز هم میل تو مال خودت نیست، امر نمادین ان میل را در تو ساخته است یعنی بازهم میل تو نیست ، لاکان می گوید باز میل دیگری است.
بگذارید یک مثال بزنم، شما مثلا مریض هستید و یا دیوانه شدید و یا جنی، جن ها رفتند تو بدنتان ، جن گیر هم باید اونو از بدن شما در بیاورد ، اگر در بیاورد شما جنی هستید و اگر درنیاورد خوب بازهم جنی هستید میل، میل شما نیست، یا باید دوای دکتر را مصرف کنید و به حرف او گوش بدهید که مریض هستید و اگر ندهید هم مریض هستید!

لاکان می گوید ان دیگری و یا ان امر نمادین، میل شما را می سازد شما وقتی در بازی شطرنج و یا فوتبال
هستی ، با امر خیالی سرو کار دارید، امر نمادین ان را ساخته و شما قادر نیستید از ان خارج شوید در بازی جامعه هم چنین است، امر نمادین ، امر خیالی و ساختگی را اماده کرده و به شما عرضه می کند، خارج از. ان قاعده، اخراج می شوی در جامعه هم به زندان و یا تیمارستان منتقل می شوی
پس امر واقعی می توانست باشد ، اما نیست چون امر نمادین ، بازی خیالی و ساختگی را در مقابلت قرار داده است اگر قواعد را بپذیری میل دیگری را پذیرفتی و اگر نپذیری باز در حیطه امر نمادین هستی و میل، میل دیگری است.

در این میان قواعد دیگر، وضعیت پست مدرن هم به یاری امر نمادین در می اید منافع شخصی، استبداد و دیکتاتوری، سرمایه داری و امپریالیسم و استعمار و مرکز گرایی و آشی که یک من توش روغن است!

کشیشی گفته است:

وقتی برای گرسنگان یک لقمه نان می دهم ، قدیس می شوم اما وقتی می گویم ، این انسان چرا گرسنه است می گویند کمونیست هستی!

امر نمادین با ما بازی می کند ، چون انچه را برای ما ساخته امر خیالی است.

ببین عزیز!

اگر عده ای گرسنه هستند ، و جامعه باید در ننگ ان ، حتا در اینه هم نگاه نکند، چون در کشوری مثل ایران ما اگر کسی گرسنه باشد یعنی طبیعی ترین و بدیهی ترین حقوق قانونی او پرداخت نمی شود
نفت کشور ما و کل داشته های ان از روی زمین و توی زمین دنیای شرق و غرب را سیراب کرده است چگونه عده ای می توانند گرسنه باشند ؟ اگر گرسنه اند پس چرا لیدر های جور و واجور ما حتا یکی از شرم و خجالت هاراگیری ( خودکشی )نمی کنند ؟

امر نمادین بلافاصله به کار می افتد، صبر کن، به مشیت الهی دخالت نکن همین چند ماه دیگر عاشورا نزدیک است خیرات می دهی، همان گرسنه را سیر می کنی هم خدا از تو راضی می شود و هم در چشم مردم خوب می شوی خودش هم تجارت است ، یک ناهار به یک گرسنه بدهی ، عوض ان خدا به تو ده ها و صد ها کاخ و ویلا می دهد توش هم پر از حوری و غلمان است انهم نه از این حوری های معمولی ...
ببینید هیچ ربا خواری انتظار ندارد دویست تومان بدهد و هنگام وصول دو میلیارد بگیرد، در همین بازار اورمیه، جهودی بود که تومنی یک قئران می داد یعنی صد تومان می داد صدو یک توامان می گرفت اما نامش خیر نبود، ربا خوار جهود بود ، بروید از بازاری های قدیمی بپرسید.