یوخاری

آیا دکتر مصدق موافق دولت‌های خودمختار بود؟

آنا صحیفه یازارلار
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

اخیرا ایرانستیزان در پیامی بیان کردند که دکتر مصدق خواهان دولت‌های خودمختار بود و ادعا کردند که ما درباره مخالفت ایشان با فدرالیسم قومی دروغ گفته ایم!

آنها به یکی از سخنان دکتر مصدق اشاره می‌کنند که اشاره به برگزاری رفراندوم می‌شود. اگر به آن جمله دقت کنیم متوجه خواهیم شد که احترام به رای اکثریت مدنظر دکتر مصدق بوده و سخن ایشان این است که درصورتی که رفراندوم برگزار شود و اکثریت مردم رای دهند من مخالتی ندارم!

این خود نشان دهنده همان آرمان‌های دکتر مصدق است که ملت سرنوشت خود را تعیین کند نه آنکه دکتر مصدق نظر شخصی خود را بر ملت تحمیل کند. با این حال قرار نیست که اگر فقط یک قوم تصمیم گرفت که خودمختار باشد بدون در نظر گرفتن رای اکثریت، خودمختار شوند.

اما نظر شخصی دکتر مصدق بارها بیان شده است که مخالف دادن امتیارات به اقوام و خودمختاری بود. برای مثال در برگه بازجویی دکتر مصدق اینچنین آمده است: در تابستان ۱۳۲۹ مرحوم رزم آرا به خانه من آمد و گفت می‌خواهم نخست ‌وزیر بشوم آمده ام با شما مشورت بکنم ببینم به مصلحت می‌دانید یا نه… گفت برنامه من دادن اختیارات بیشتر به استان‌ها است. گفتم دادن اختیارات به استان ها مخصوصاً به بعضی از استان‌ها که ساکنین آن از نظر نژاد، زبان و مذهب با ما اختلاف دارند به صلاح نیست. به جهت این که دول بزرگ از اختیاراتی که به آنها داده باشید، سوءاستفاده می‌کنند و دولت ایران را در بن بست عظیمی قرار می ‌دهند. اکنون اختیارات که می ‌توان به محل‌ها داد این است که می‌توانیم پیش بینی کنیم اختیارات داده شود که اعضای شورای بلدیه خود را انتخاب کنند، نمایندگان خود را به مجلس شورای ملی بفرستند. به من جواب داد که برنامه بیش از این‌ها است که شما در نظر گرفته اید. من، به او گفتم چنانچه شما دولتی تشکیل بدهید که برنامه آن از آنچه من عرض کردم تجاوز کند، من شدیداً با شما مخالفت خواهم کرد.

برگه بازجویی دکتر مصدق پس از ۲۸ مرداد سال ۳۲ – وزارت جنگ، اداره دادرسی ارتش مورخ ۱۳۳۴/۱۰/۱۶ – ص ۱

همچنین دکتر مصدق درباره نطق «بوین» وزیر خارجه بریتانیا در مورد زبان، اقلیت ها و انجمنهای ایالتی و ولایتی و تشکیل کشور متحده ایران گفت: مگر فرانسه و بلژیک زبانهای مختلف ندارند (در بلژیک به زبانهای فرانسوی و فلامان، در فرانسه به زبانهای فرانسوی، آلمانی، برتن و ساکسون [و کرس] صحبت می شود)؟ مگر آن جا انجمنهای ایالتی و ولایتی ندارند؟ پس چرا هرگز کسی آن دو کشور را کشورهای متحده بلژیک و فرانسه نخوانده است؟

بهزادی، علی (۱۳۸۸). شبه خاطرات. جلد دوم. تهران: عطایی. ۴۱۰ نهاوندی، هوشنگ (۱۳۸۸). سه رویداد و سه دولتمرد. نشر شرکت کتاب، ص ۳۲۰

"لازم به ذکر است این مطلب برگرفته از کانال آرشیو سیاسی می باشد که اکثرا مواضع اصلاحطلبان را پوشش و انتشار می دهد این مطلب نشانگر اینست که کسانی که از ایرانیت و ترقی خواهی حرف میزنند و ادعای روشنفکری می نمایند در حقیقت هیچ حق و حقوقی برای ملل ساکن در جغرافیای ایران قائل نیستند".

تاریخ
2020.05.22 / 09:39
مولف
Axar.az
شرح لر
دیگر خبرلر

نه آغلارسان، نه سیزلارسان، بیر دردی بئش اولان کؤنلوم...

تبریز دلیلری بیزی اؤزباشینا بوراخدی... – تبریزلی یازار

تبریزلیلره آچیق مکتوب: او کیشی کیمدیر؟

هیمنیمیزه غضبیمیز واردی، میزیلدانیردیق…

ارمنی تعصبو چکه‌ن «بایقوش» آذربایجانلیلار

ارمنیلر بو دعوتی قبول ائتمیرلرسه…

فاجعه اؤنوندییک: رژیمدن حاقیمیزی زورلا آلمالیییق!

سیز ۴۰ میلیونو اونوتموسوز – بایرامینیز مبارک

ارمنیلرین تهدید ائتدیی لو عسگروو وفات ائتدی

سلیمانی‌دن باکییا گؤره تهرانا سنساسیون اتهاملار

خبر خطّی
Axar.az'da reklam Bağla
Reklam
Bize yazin Bağla