آنا صحیفه یازارلار |
فرض کنیم اتفاقات هفته گذشته جمهوری آزربایجان بجای آن کشور درعراق، عربستان، افغانستان، ترکیه و یا هر کشور همسایه دیگری رخ میداد، به ضرس قاطع پوشش رسانهای آن در ایران به مراتب بیش از حالتی میبود که در خصوص آزربایجان شاهدش بودیم. فارغ از موافقت و یا مخالفت ایرانیها با اتفاقاتی که در کشورهای همسایه رخ میدهد، اتفاقات جمهوری آذربایجان همیشه انعکاس کمتری در فضای ایرانی داشته است.
زمانی که فرد یا افرادی نسبت به گروهی در درون خود نوعی ناخشنودی، دلهره، ترس و چِندش احساس کنند حالتی بوجود میآید که اصطلاحاً به آن خِنوفوبیا یا بیگانه هراسی میگویند. بیگانه هراسی زمانی شدت مییابد که انسان ته دلش خود را ضعیفتر و آسیبپذیرتر از طرف مقابل بداند و از مواجه با آن بیگانه سرتاپای وجودش گرفتار هراس شود.
رایجترین انواع بیگانههراسی در ایران عربستیزی و ترکیهراسی است. ترکیفوبیا انواع گوناگون گفتمان، گفتار و رفتاری است که از نوعی ترس غیرعقلانی از زبان ترکی نشئت میگیرد و با قدرتگیری دولتهای ترک منطقه و رشد هویتطلبی ترکی در ایران شدت مییابد. انتخاب نام ترکی برای یک نوزاد بدون سالها دوندگی خانوادهها ممکن نمیشود، همه آنهایی که فامیلی ترکی دارند با فشار اجتماع برای تغییر دادن فامیلی و یا حذف پسوند فامیلی خود مواجه هستند و اسامی ترکی شهرها و روستاها به بیرحمانهترین شکل ممکن فارسیزه میشود.
جمهوری آزربایجان به مثابه یکی از سمبلهای ترکیگرایی، از همان بدو تاسیسش (یکصد سال پیش) با اعتراضها و فریادهای ایرانگرایان مواجه شده و این فریادها هنوز ادامه دارد. عنایتاله رضا میخواهد نام آن کشور را به اران تغییر دهد و مجتهد شبستری به آنجا ایران شمالی میگوید. دانشنامه ایرانیکا هنگام بحث از کشورهای قفقاز از عبارت " باکو، ارمنستان و گرجستان " استفاده کرده و نام یک شهر را جایگزین کلیت آزربایجان میکند. همین عدم انعکاس اخبار آن کشور در ایران نیز از مصادیق ترکیفوبیاست زیرا نویسندگان و گویندگان اخبار نگرانند که با هر تکرار نام آزربایجان، توجه گروه زیادی از مردم ایران متوجه آن کشور شود و همین باعث ترس و هراس آنهایی میشود که خودشان متوجهند آمادگی رویارویی با برخی حقایق را ندارند و تا میتوانند باید نگاه مخاطبان خود را از آنجا دور نگهدارند.
تاریخ
2020.07.22 / 17:42
|
مولف
ابراهیم ساوالان
|