زبان فارسی، حقیقتا زبان عزیز و لذیذی است. از نظر من تلاش برای یادگیری زبان فارسی اقدامی زیبا و پسندیده است.
- زبان ترکی علاوه بر اینکه زبان شیرین و شکرینی است زبان مادری من و زبان فرهنگ، تاریخ و تمدن ملت ترک نیز هست. از نظر من این زبان همچون «عسل» شیرین و همانند «شیر» روان است و تحصیل به این زبان برای من ترک، اقدامی ضروری و حتمی است. اساسا تحصیل به زبان مادری، حقی طبیعی، بدیهی و جهانی است.
- زبان انگلیسی نیز علاوه بر اینکه زبان بسیار شیرینی است زبانی نیرومند، پرتکلم و از نظر علمی مملو از قوت و قدرت است. از نظر من یادگیری زبان انگلیسی اقدامی ضروری و حتمی است و موفقیت در یادگیری این زبان به معنی اتصال به نظام عظیم جهانی و ورود مقتدرانه به مخزن خزاین علمی، ادبی، هنری، فلسفی، دینی و حتی اخلاقی است.
- هر هفته در تمامی مدارس ایران، بدون لحاظ هر گونه تفاوتی در مناطق دو زبانه، نزدیک به 40 ساعت به دانش آموزان «زبان فارسی» و «به زبان فارسی» تدریس می شود. در حدود 15 الی 20 ساعت از برنامه درسی دانش آموزان ایرانی فقط مربوط به آموزش روخوانی، املا، انشاء و ترجمه اشعار فارسی در این زبان است.
- بخش دیگری از ساعات آموزشی مدارس نیز مختص تدریس دروس ایدئولوژیک رژیم است. از بینش دینی بگیرید تا درس تاریخ و علوم اجتماعی.
اما اگر قراربود من زبان اول و دوم خودم را انتخاب کنم زبان مادری و زبان انگلیسی را انتخاب می کردم و زبان فارسی را به عنوان یک زبان اختیاری برای کسانی که صرفا علاقمند به درک حلاوت این زبان شیرین هستند معرفی می کردم.
در واقع آموزش اجباری زبان فارسی، عدم اعتناء به مقام شامخ زبانهای کثیرالتکلم بومی و نیز فقدان توجه حقیقی به جایگاه بی نظیر زبان انگلیسی، از یکسو سبب افت شدید ضریب هوشی محصلان، تنزل نمرات دانش آموزان در مناطق دو زبانه، دور ماندن از جهان دانش و اندیشه و عدم امکان ارتباط با جهان آزاد و مستقل شده و از سوی دیگر دایره علم و عمل و شعاع ذهن و قلم ما را کوچک و کوچکتر کرده است.
مسئول این همه درجازدن، عقبگرد و اضحملال علمی و فکری کیست و چیست؟!