یوخاری

مجتبی مینوی, ناسیونالیسم فارسی گرا و زبان ترکی

آنا صحیفه یازارلار
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

مینوی بعد از این سراغ هم نژادان یا به تعبیر بهتر هم زبانانش می رود تا به نیروی قلم افسانه تراش خود آنها را از موقعیّت پستی که در نظام اجتماعی آن روز داشته اند، برهاند و ایشان را سلسله جنبان سیاست و فرهنگ و هنر و معماری و دین قرار دهد:

" تمامي امور ديگر مملكت از مقام وزارت و استيفا و تصدّي انشا و كدخدايي فرماندهان و وكيل دري و ساير مشاغل ديواني و فقاهت و ملّايي و تعليم و شاعري گرفته تا حرفه‌هاي مختلف مثل بافندگي و معماري و بنّايي و بقّالي و قصّابي و نجّاري كار ايرانيان بود. كارهاي بالاتر به دست طبقة دهقانان ايراني انجام مي‌شد كه دومين طبقة نجباي ايراني و ملّاكين درجة دوم در ولايات بودند و كارهاي فروتر به دست عوام‌النّاس.

سنّت اينكه كار وزارت و مشاغل ديواني بدست دهقانان ايراني آگاه از اصول و سنن قديم بماند هم در دورة غزنويان و هم در دورة سلجوقيان و خوارزمشاهيان و ايلخانان حفظ شد. البتّه پادشاهان مستبدّ ترك پي درپي به خاطر هوسهاي خود و فرزندان و زنانشان وزرا را عزل و نصب مي‌كردند؛ اموال ايشان را مصادره مي‌كردند و گاهي خودشان را به دار مي‌آويختند و گاهي هم اين وزرا بر ضدّ يكديگر تحريك و اغواء و تضريب و افساد مي‌كردند و يكي ديگري را به كشتن مي داد، ولي هميشه جاي يك ايراني را ايراني ديگري مي‌گرفت و كار وزارت و رياست ديوان‌ها به تركان داده نمي‌شد. اين سنّت تقريباَ تا قرن هشتم هجري بجا ماند و خاندان‌هاي جوينيان و فريومديان آخرين طايفة اين فضلاي ديواني ايراني بودند كه وزارت و ادارة مملكت را به عهده داشتند. » (یادنامه ابوالفضل بیهقی, صص 716 ـ 715)

نمی دانیم مینوی وقتی این مطالب را می نوشت خود نیز آنها را باور داشت یا تنها برای اغفال دیگران و وارونه جلوه دادن حقیقت این مهملات را به هم می بافت. مگر ممکن است در یک جامعۀ در هم تنیده و مردمانی که در آن جامعه یک ملّت را تشکیل می داده اند؛ بتوان این گونه بین طبقات اجتماعی دیوار کشید و پیشه ها را بدین صورت تقسیم کرد؟ مگر همۀ آن انسان ها را خدای احد و واحد با قابلیّت هایی یکسان نیافریده بود که اکنون دانشمند مهمل گوی ما استعداد وزارت و استيفا و انشا و كدخدايي و وكيل دري و مشاغل ديواني و فقاهت و ملّايي و تعليم و شاعري و بافندگي و معماري و بنّايي و بقّالي و قصّابي و نجّاري را که لابد در نظرش نیازمند برخورداری از استعداد و توان فنّی و هنری بوده است، كار ايرانيان و به تعبیر بهتر فارس ها بداند و کارهای نیاز به بنیه بدنی را از آن ترکان قلمداد کند.

تاریخ
2019.07.16 / 13:27
مولف
علی بابازاده
شرح لر
دیگر خبرلر

قادین گولرسه...

نه آغلارسان، نه سیزلارسان، بیر دردی بئش اولان کؤنلوم...

تبریز دلیلری بیزی اؤزباشینا بوراخدی... – تبریزلی یازار

تبریزلیلره آچیق مکتوب: او کیشی کیمدیر؟

هیمنیمیزه غضبیمیز واردی، میزیلدانیردیق…

ارمنی تعصبو چکه‌ن «بایقوش» آذربایجانلیلار

ارمنیلر بو دعوتی قبول ائتمیرلرسه…

فاجعه اؤنوندییک: رژیمدن حاقیمیزی زورلا آلمالیییق!

سیز ۴۰ میلیونو اونوتموسوز – بایرامینیز مبارک

ارمنیلرین تهدید ائتدیی لو عسگروو وفات ائتدی

خبر خطّی
Axar.az'da reklam Bağla
Reklam
Bize yazin Bağla