یوخاری

اخلاق به مثابه قانون، اخلاق به مثابه استراتژی

آنا صحیفه یازارلار
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

اخلاق به مثابه قانون، اخلاق به مثابه استراتژی، اخلاق سیاسی در بین کنشگران سیاسی و فعالین مدنی، و تقسیم بندی آنها

(بخش اول)

اخلاق سیاسی برای تشکل ها، احزاب ، و اصناف در یک حاکمیت و دولت مدرن دارای الزامات قانونی است و تخطی از آن هم قابل پیگیری و هم دارای جرم مشخص است. نکته قابل توجه که در این جوامع مهم قلمداد می شود وجهه عمومی فرد یا حزب سیاسی است.

گاهی این وجهه از طریق مبارزه فردی یا حزبی در میدان سیاسی به دست می آید، یا بعضا انتساب نسبی به یک شخصیت بزرگ، البته می توان موارد دیگری را نیز چون اخلاق به« دلایل وجهه عمومی» در حوزه سیاسی افزوده می شود. اخلاق ، بسته به نوع و ابعاد میدان سیاسی ،و بازیگران سیاسی آن ،قابل تحلیل و بررسی است.

نوع موضوعات سیاسی ابعاد میدان سیاسی را تعیین و تبیین می کند .یعنی بعضا موضوع سیاسی، مرتبط به یک بخشی کوچکی از مجموعه موضوعات هست در اینجا اهمیت موضوع سیاسی به اندازه همان بخش از سیاست می باشد ، اما گاها موضوع سیاسی مربوط به سیاست کلی کشور یا اساسا ساختار کلی حاکمیت است . این یک قاعده کلی نیست ،حتی یک موضوع کوچک ،یا یک رفتار سیاسی و حتی اجتماعی و فردی نیز قابل ارتقا به سطح کلی است.

البته گاها در رفتارها یا مطالبات اجتماعی نیز ما شاهد چنین چیزی هستیم ،یعنی یک رفتار یا مطالبه فردی تبدیل به یک موضوع کلی وکلان می شود و تمامی ساختارها را در معرض دگرگونی قرار می دهد .با صرف نظر از موارد غیر قابل تعمیم که نقش عمومی را بازی می کنند، اخلاق یکی از مهمترین اصول و موتور محرکه ،قدرت سیاسی است که در تحولات و تبدیل آن به موضوعات سیاسی نقشی تعیین کننده دارد، در واقع اخلاق قدرت تسری گری بسیار بالای دارد و معمولا در جوامع سنتی که هنجارهای جمعی نقشی قاطع در رفتارهای اجتماعی دارند ،قابلیت های اخلاقی، بسیار مورد توجه سیاستمداران قرار می گیرد ،در یک نظام استبدادی؛ حاکم مستبد در هر موردی هم خودرای باشد در حوزه اخلاق عمومی انتظارات جمع را مد نظر قرار می دهد تا حوائج فردی را.بدین ترتیب مشخصا نمادها یا نمونه های از اخلاق عمومی وجود دارد که تابوی جامعه محسوب می شود و درست یا نادرست بودن آن عموما مد نظر سیاسیون نیست ، بلکه رعایت آن مورد توجه است . قاعده کلی در سیاست قدرت است .حال این قدرت چه در قدرت تفکیک قوا تعریف شده باشد چه به صورت متمرکز در دست یک نفر باشد .

تاریخ مطالبات سیاسی آذربایجان در دوره و قرن معاصر دارای فراز و نشیبی بوده است.در یک ارزیابی ولو شتاب زده میزان بر آورد مطالبات از سطح قدرت اهمیت ملموسی نداشته است . اما از میان تمامی این ناکامی‌ها، و علی رغم شکست ها ،نکته مثبت و نیکی را به عنوان دستاورد قدرت اجتماعی ، به دست آورده است، ماهیت مبارزه مدنی و عقلانی تورکها در میدان سیاست یک دستاورد است. و بیهوده نبوده و نیست که جنبش مشروطه و نهضت خیابانی و حرکت تاریخی پیشه‌وری را اکثر مورخین بزرگ و منصف وزش آزادی و دموکراسی از آذربایجان به سمت تمامی ایران قلمداد می کنند .حرکت مدنی آنگونه که اصلاح طلبان لاف وگاف زدند ،و با جوهره کلام و اصلاحات آراستند، تنها در شکل طبقاتی و قومی ماند و نتایج حاصل از آن تبدیل دولت به عنصر کلیدی برای اولیگارشی تمام عیار بود . مطالبات مدنی با نقض شروط آزادی ، در یک مکانیسم بسته اقتصادی و شبه دولتی می خواست حرکت کند ،اما چربش سود اقتصادی به نفع سوداگران سیاسی ، با نبود بستر مناسب سیاسی ، لااقل به سمت آریستوکراسی نیز نرفت و نتیجه همان شد که می خواست باشد . اما مطالبات اذربایجان علی رغم افول اقتصادی درطبقات مختلف ، از معیار مدنی بیرون نیامده مهمترین دلیل آن درک این واقعیت بود که ایالات و استان های کشور بدون تکثر تفکر سیاسی و اجتماعی ،امکان توسعه نخواهند داشت.

اما از میان تمامی این حوادث تاریخی یک عبرت بزرگ نیز مزید بر تجربه قبلی بود. و آن این بود که نسیم آزادی بخش آذربایجان همیشه تا به مرکز رسیده تبدیل به یک تفکر ناسیونالیستی برای محو آزادی در پیرامون کشور شده است.این نکته از این جهت حائز اهمیت شده است که امروز حرکت نسل جوان و مطالبات آنها رنگ بوی گذشته را ندارد از طرف دیگر ماهیت وجودی آذربایجان نیز قابل مقایسه با گذشته نیست. با توجه به تاثیرات عمیق و نگران کننده آسیملاسیون ، میزان و کیفیت این سیاست به قشرها و طبقات پایین جامعه نیز کشیده شده است. به همین جهت سیاست اقتدارگرایانه برای مقابله با این وضعیت نه تنها جوابگو نیست ،بلکه بسیار خطرناک هم هست .البته دولت با توجه به داشتن ابزار قهری و رسانه های تبلیغاتی منکر چنین مطالباتی است و مطابق معمول این خواسته ها را به عوامل خارجی و اجنبی نسبت می دهد در این مورد نصیحت و بر حذر کردن دولتمردان از این نوع واکنش ها ، بی معنا و کسل کننده است، تنها زمان ثابت خواهد کرد که چه اندیشه ای درست و به حق بوده است

تاریخ
2019.07.24 / 18:50
مولف
بهنام کیانی
دیگر خبرلر

پزشکیان علیئوله هانسی دیلده دانیشاجاق؟

تورکلره آتش آچمادیغینا گؤره گوله‌لنه‌ن ۲۰۰ عسگر

پرزیدنت سئچکیلری: رئیسینین یئرینه کیم گله‌جک؟

گونئی‌لی پداگوگ باغچه‌بان دوغوم گونودور

قادین گولرسه...

نه آغلارسان، نه سیزلارسان، بیر دردی بئش اولان کؤنلوم...

تبریز دلیلری بیزی اؤزباشینا بوراخدی... – تبریزلی یازار

تبریزلیلره آچیق مکتوب: او کیشی کیمدیر؟

هیمنیمیزه غضبیمیز واردی، میزیلدانیردیق…

ارمنی تعصبو چکه‌ن «بایقوش» آذربایجانلیلار

خبر خطّی
Axar.az'da reklam Bağla
Reklam
Bize yazin Bağla