آنا صحیفه یازارلار |
ادیب طوسی به مانند همۀ آذری بازان برای تعیین زبان تکلّم مردم آذربایجان قبل از شیوع ترکی بین فارسی و آذری سرگردان است. او که قبلاً با اطمینان از آذری بودن زبان مردم آذربایجان سخن گفته بود؛ در ادامۀ مقاله دوباره به فارسی رجوع کرده و ادّعا می کند زبان مردم آذربایجان در گذشته فارسی بوده است:
« در اوایل قرن پنجم هنوز زبان مردمان آذربایجان فارسی بوده و در همین تبریز دسته ای از دیلمیان فرمانروا بوده اند و شعرائی از قبیل قطران تبریزی وجود داشته که به مدح آنان می پرداخته اند. » ( زبان فارسی در آذربایجان، جلد ۱، ص ۱۸۱)
از نظر این نویسندۀ بی دقت در اوایل قرن پنجم مردم آذربایجان به فارسی تکلّم می کنند نه آذری و حاکمانی نه از جنس خود که از جنس دیلمیان دارند! طوسی دلیل فارسی سرایی شاعران آذربایجان را فارسی بودن زبان مردم این ناحیه می داند. او باید حداقل به دو سؤال جواب دهد.
سؤال اوّل این است: وقتی همۀ برنامه ها و کل دستگاه فکری شووینیست ها و آذری بازان وطنی بر اثبات زبانی موسوم به آذری در این ایالت استوار بوده است؛ اکنون با ادّعای فارسی بودن زبان مردم آذربایجان از جانب ادیب طوسی تکلیف زبان آذری چه می شود؟
دوم اینکه چرا وقتی نوبت آذربایجان می شود معیارها دوگانه می گردد؟ جایی که نویسندگان سرشناس و استخوان دار زبان و ادبیّات فارسی زبان اصلی و مادری شاعران معروفی چون سعدی و حافظ و امثال آنها را غیر فارسی می دانند و معتقد هستند که این گروه از شاعران فارسی را در مدرسه و مکتب خانه آموخته اند، چگونه است که این ادّعا در ایالت های میانۀ ایران مورد قبول واقع می گردد لیکن در آذربایجان این حکم جاری نمی گردد و بر خلاف شاعران دیگر نقاط؛ فارسی سرایی شاعران آذربایجان نتیجۀ تکلّم مردم آن سامان به فارسی معرّفی می گردد؟
تاریخ
2019.02.02 / 15:40
|
مولف
علی بابازاده
|