آذری ها خبر داده که اخبار مربوط به تبریک ترور شهید سپهبد سلیمانی از طرف ارمنستان به آمریکاییان جعلی است و نخست وزیر این کشور نیکول پاشینیان طی این روزها با رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا و یا دیگر نمایندگان این کشور تماس تلفنی نداشته است.
آذری ها در خبری دیگر خبر از تماس تلفنی المار محمداف وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان با همتایان ایرانی خود خبر داده است و از قول خبرگزاری رسمی آذرتاج آورده است که «محمد اف در پایان کشته شدن سردار قاسم سلیمانی را به رهبری جمهوری اسلامی و مردم ایران با اندوهی عمیق تسلیت گفته است».
این روزها که ترور شهید سپهبد سلیمانی خط مرز مشخصی را میان گروه های سیاسی ترسیم کرده است، نوع بازنمایی گفتمان #ایرانشهریهای_آذری در آذربایجان نیز تحولات چندی را از خود به نمایش گذاشته است.
۱. برای اولین بار این گفتمان از نام رسمی این جمهوری یعنی «جمهوری آذربایجان» بجای عناوین تحقیرآمیز و تفرقه افکنانه نظیر «جمهوری آران» و «جمهوری باکو» استفاده کرده است. برای فهم نفوذ این گفتمان ضدحسن همجواری و سیاست های همسایگی در سپهر سیاست فرهنگی کشور کافی است بدانیم این گفتمان تحقیر آمیز تا کتابهای درسی رسمی کشور نیز پیشروی کرده است.
۲. این گفتمان که داعیهی پیگیری منافع ملی کشور _بصورت فرامرزی و در صورتبندی «ایران بزرگ فرهنگی»، را یدک می کشد، با تکیه بر اصل منافع ملی هرگز نمی کوشد سیاست سکوت همفرهنگهای ارمنی خود را در اتفاق به این سترگی به چالش بکشد. ایرانشهریهای_آذری که در واقع چیزی جز لابی ارمنی در آذربایجان ایران نیستند، هرگز نمی کوشند از بزرگان خود در ارمنستان بپرسند که چرا با وجود تامین منافع حیاتی ارمنستان از گاز تا برق ارزان _به قیمت نابودی محیط زیست ایران و آذربایجان ایران، هرگز در مقام محکومیت و یا حداقل اظهار همدردی با ملت ایران برنیامده اند؟
۳. به نظر می رسد سیاست سکوت در برابر جنایت آمریکا یک توافق نانوشته میان ایرانشهریهای آذری برای پیشبرد سیاست های لابی ارمنی در ایران و آذربایجان ایران با چراغی خاموش در سپهرهای مختلف گفتمانی و سیاسی است. نمونهی چنین سیاستی را می توان در نسخهی اصلاح طلبانه ایرانشهریهای آذری یعنی اصحاب وطن یولی سراغ گرفت. وطن یولی با مدیریت داوود دشتبانی مدیرمسئول وطن یولی، از اعضای کمیسیون اجتماعی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی و یکی از نامزدهای این حزب در انتخابات مجلس آتی از پایتخت که زمین و زمان را برای محو هر اثری از ترکیت در آذربایجان بهم می دوزد، با گذشت دو شبانه روز از جنایت آمریکا هنوز بروز رسانی نشده است.
در مقام جمع بندی گفتمان ایرانشهری و در ذیل آن ایرانشهری های آذری در پوشش منافع ملی ایران بر فراز مرزهای سیاسی کشور جز در خدمت نیروهای فرامرزی و ضدملی نبوده است که برای چندمین بار در رخداد اخیر خود را به نمایش گذاشته است و سوالاتی چند برای افکار عمومی آذربایجان ایران در همه این سالها که چطور یک کشور خارجی می تواند این چنین آشکار بخشی از کشور را _آذربایجان را، به زیر سیاست استعماری لابی ارمنی ببرد؟ امروز اگر از زبان مولاوردی ها، جلایی پورها، دشتبانی ها و دیگران همدستان ایشان صدای «کجایند افشارها» بلند است، تداوم همان بینش «افشار»ی است که روزی «جمهوری آذربایجان را مستعمرهی ایران قلمداد کرده بود. «ما» یعنی «آذربایجان» بیش از «یک مستعمره» هستیم!