یوخاری

ابتذال روزافزون طنز آذربایجان

آنا صحیفه یازارلار
12 Punto 14 Punto 16 Punto 18 Punto

بدون شک نقش هنر و ادبیات یک ملت در فرهنگ سازی،نهادینه کردن رفتارها، کنش و واکنش،آگاهی و تعلیم انسانها نقشی بسیار حساس و غیرقابل چشم پوشی میباشد.نگاه و مطالعه ای گذرا در ادبیات و هنر ملل همچنین تاثیر آن بر نحوه ی تعامل،فرهنگ و زندگی افراد جوامع یک پیام عمیق و قابل تامل به ما میدهد و آن اینکه ما انسانها هر چه داریم حاصل ته نشست و رسوب هنر و ادبیات مان است.یعنی تاثیر ادبیات و هنر تاثیری مستقیم و بدون واسطه می باشد.ما و اطرافیانمان چیزی میشویم که هنرمان در قالب موسیقی ،شعر،رومان،داستان نقاشی،فیلم،،تئاتر،طنز و...

به ما القاء میکند.سرانجام کتابها،مجلات و روزنامه هایی که میخوانیم،رسانه هایی که میبینیم و میشنویم ما میشویم.ما برآیند کسانی میشویم که به صورت غالب پیشرو غافله ی هنر و ادبیات مان هستند و بدون شک طنز یکی از تاثیرگذارترین این مقوله هاست.در دنیای سرمایه داری و عاری از معنویت امروزی که انسانها هر روز بیشتر از دیروز گوشه گیرتر و مسخ تر میگردند نیاز به طنز و طناز در جامعه از هر زمان دیگری بیشتر احساس میشود.اما بیایید ببینیم آیا هر چیزی که در قالب طنز(کمدی) ارائه میشود واقعا طنز است؟آیا هر طنزی مارا میخنداند؟ باهم میخندیم یا برای هم میخندیم؟

کمی تامل کنیم و ببینیم که کمدی های سیاه در دسترسی که روزانه روانه ذهن، روان و اندیشه ی ما میشوند سرانجام ما را به کدام اندیشه و آگاهی خواهند رساند؟

در تعریف طنز نوشته اند:

طنز تفکربرانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله‌ای می‌انگارد برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالت‌ها. گرچه در ظاهر می‌خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را می‌خشکاند و انسان را به تفکر وامی‌دارد. به همین خاطر دربارهٔ طنز گفته‌اند: «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده کردن آه آه.» در نتیجه طنز را می‌توان مانند یک تیغ جراحی فرض نمود زیرا کار تیغ جراحی برش جایی به منظور بهبود آن می‌باشد.

طنز در ذات خود انسان را برمی‌آشوبد، بر تردیدهایش می‌افزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیده‌ای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسان‌ها را از یقین محروم می‌کند. جان درایدن در مقاله «هنر طنز» ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه می‌کند، طوری‌که دوباره در جای خود قرار گیرد.

طنز یعنی بیان هنرمندانه و نقادانهٔ کژی‌ها و نادرستی‌ها به قصد اصلاح و نه تخریب.

طنز فاخرترین گونهٔ شوخ‌طبعی‌ست، که گونه‌های دیگرش هزل و هجو و فکاهی‌اند. لطیفه‌ها عمدتاً از نوع فکاهی اند. اما آن‌جا که رنگ و بوی تمسخر قومی یا شخصی خاص می‌گیرند، به هجو متمایل می‌شوند.

باکمی درنگ و تامل در می یابیم که کیلیپ های ارائه شده در صفحات مجازی بعضی از هم زبانان تورک ما که در قالب کمدی ارائه میشوند شامل هیچ کدام از تعاریفی که درمورد هنر طنز آمده نمیشوند.اما دلیلش چیست؟

تا جایی که سن بنده قد می دهد ابتذال طنز آذربایجان با مرحوم اسماعیل حیدری شروع شد و به دنبال او بابک نهرین و دارو دسته اش به طرز سیستماتیکی ظاهر شده و با حضور در اکثر مراسمات دولتی, ادارات و سازمانها طنز اجتماعی آزربایجان را با خاک یکسان کردند.با ظهور شبکه های اجتماعی از جمله اینستاگرام راه برای عده ای که حتی به اندازه ی یک ساعت هم سواد ارائه ی طنز نداشتند هموار شد تا به طرز فجیعی دست به خود ویران گری فرهنگی و زبانی بزنند.اسماعیل حیدری با پایین کشیدن قشر زحمت کش و محترم روستایی که پایه های اصلی تولید جامعه هستند و دسترنج این عزیزان هست که هر صبح و شام از گلوی مبارکمان پایین میرود تخم تمسخر روستاییان عزیز توسط شهرنشینانی که روزگاری خود یا نیکانشان به تمامی روستایی بوده اند را کاشت و هنوز هم که هنوز است حتی بعد از مرگ او این ادبیات نحس در جامعه ی ما ساری و جاری می باشد.بابک نهرین با انواع شلم شورباهای جنسیت زده که شالوده ی یک جامعه ی مردسالار را به نمایش می گذاشت ،تحقیر اقشار خاص و هجویاتی بی ارزش به زبان فارسی که مثلا بگوید او و گروهش هم دغدغه زبان مادری را دارند داغ دیگری بر دل زبان مادری و طنز آذربایجان نهاد و حالا نوبت به جولان جوانک های جویای نام خسته از همه ی عالم و آدم در فضای مجازی رسیده تا با کیلیپ های عاری از هرگونه اندیشه و تفکری خاص که نه در قالب طنز که تنها در قالب خود ویرانگری فرهنگی می گنجند و اکثرا هم جنس زن را آماج حملات آزار دهنده ی خود که هیچ سنخیتی با فرهنگ اصیل و والای آزربایجانی ها ندارد قرار داده،پازل رو به انحطاط طنز آزربایجان را تکمیل کنند.

در این میان عدم واکنش جامعه ی هنری و ادبی آذربایجان به چنین اشخاص و گروه هایی قابل تامل و بازخواست است.

تاریخ
2020.07.12 / 10:00
مولف
نوریه لوح
شرح لر
دیگر خبرلر

گونئی‌لی پداگوگ باغچه‌بان دوغوم گونودور

قادین گولرسه...

نه آغلارسان، نه سیزلارسان، بیر دردی بئش اولان کؤنلوم...

تبریز دلیلری بیزی اؤزباشینا بوراخدی... – تبریزلی یازار

تبریزلیلره آچیق مکتوب: او کیشی کیمدیر؟

هیمنیمیزه غضبیمیز واردی، میزیلدانیردیق…

ارمنی تعصبو چکه‌ن «بایقوش» آذربایجانلیلار

ارمنیلر بو دعوتی قبول ائتمیرلرسه…

فاجعه اؤنوندییک: رژیمدن حاقیمیزی زورلا آلمالیییق!

سیز ۴۰ میلیونو اونوتموسوز – بایرامینیز مبارک

خبر خطّی
Axar.az'da reklam Bağla
Reklam
Bize yazin Bağla