آنا صحیفه یازارلار |
قصد نداشتیم ادامه مطلب قبلی را به این زودی بنویسیم لکن مسائلی در مورد نوشته قبلی به وجود آمد و فرضیه هایی برای این نوشته تراشیده شد مجاب کرد که توضیحاتی در مورد همان قسمت ارائه دهیم ما در قسمت اول جریان مخالف را فعلا دعوت به مذاکره کردیم.
از واژه مذاکره و مفهوم آن هویداست که این کلمه معنایی مغایر با کلماتی همچون آشتی و امثاله دارد چرا که ممکن است اگر چنانچه مسائل و اختلافاتی بدون مذاکره و راستی آزمایی به آشتی منتهی شد دوام چندانی نیاورد و مجددا به حالت قبلی بازگردد
و ای بسا مسائل و مشکلات بزرگی را بتوان با مذاکره حل کرد بدون آنکه آشتی عرفی در میان باشد.
طبیعی است که کم کردن اختلافات و فاصلهها همچنین مراقبت از بروز تنش بیشتر بسیار مهمتر و با ارزشتر از آشتیهای عرفی و زودگذر خواهد بود خصوصا آشتیهایی که مذاکرات و تضمینهای لازم را در ضمن خود نداشته باشد
به نظر میرسد حساسیت هایی که از جانب برخی افراد در قبال این مطلب به خرج داده شد معطوف و مرتبط با منظور ما نبوده است چرا که در مسائل سیاسی طرح کردن آشتی عرفی به جای مذاکره کار نادرست و احساسی است و ای بسا این نوع رفتارهای عرفی مانع از حل واقعی مشکلات از طریق گفتگو و مذاکره است.
در نوشته قبلی روی سخن ما با افراد سرشناس و منصف جریان مخالف بود که امکان مذاکره برای آنها عملا وجود دارد.
با این وصف هرگز مخاطب ما فرد یا افراد محبوس و ایضا افراد خارج از جریان مخالف نبوده اند که برخی از منتقدین با تعبیر نادرست از پیشنهاد مذاکره ما و تنزل آن به مقوله آشتی عرفی پیشنهادهایی غیر از گفتگو و تفاهم جامع را طرح نمایند.
ضمنا شایان ذکر است طی سالیان متمادی عدهای از دوستان با همین دیدگاه سادهانگارانه بارها اقدام به آشتی مابین فعالان سرشناس نمودهاند که معالاسف دوام چندانی نیاورده و نقض آشتی شده است.
بنا بر این از دوستان صاحب نظر خواهشمندیم از به کار بردن تعابیر عامیانه به جای پیشنهاد مذاکره خودداری کنند چرا که آنچه با مذاکره بین دو جریان مخالف حل شدنی است هرگز با آشتیهای صوری و زودگذر بین دو یا چند فرد حل شدنی نیست.
تاریخ
2019.07.16 / 20:06
|
مولف
عظیمی قدیم
|