آنا صحیفه یازارلار |
خانلری به مانند دیگر ناسیونالیست های فارسی گرا مسیری وارونه برای فارسی دری معیّن می کند.
او با وجود اعتراف به پیدایش فارسی دری از شمال شرق و خراسان قدیم؛ این زبان را در دهان ساسانیان برخاسته از ناحیۀ فارس در جنوب غربی ایران می گذارد و سپس فارسی دری را کشان کشان تا مداین پیش می برد و چون با تناقض بزرگی به نام فقدان آثار نوشتاری فارسی دری در غرب ایران در عصر ساسانی و قریب پانصد سال بعد از عصر ساسانی مواجه است به ناچار خود را به کوچۀ علی چپ زده و با عبارت زیر خود را از مخمصه بیرون می کشد:
« چون نخستین سلسله های مستقل ایرانی بعد از اسلام در خراسان به وجود آمد؛ شاعران و نویسندگان دربار ایشان این زبان را در آثار خود به کار بردند. » (زبان شناسی و زبان فارسی، ص 70)
این نتیجه گیری به کلّی غلط است. خانلری زبان دربار ساسانی در مداین را فارسی دری می داند در حالی که اگر از بیت فارسی منسوب و البتّه بی پایه به بهرام گور صرف نظر کنیم؛ از دوران چهارصد سالۀ حاکمیّت ساسانیان و دوران چهارصدوپنجاه سالۀ بعد از اسلام در مداین و نیمۀ غربی ایران هیچ شعر یا اثر نثری به فارسی دری یافت نشده است. اگر پیدایش سلسله های نیمه مستقل طاهری، صفاری و سامانی موجب توجّه شاعران و نویسندگان دربار آنها به فارسی دری شد؛ چرا با وجود ادّعای رواج فارسی دری در دربار کاملاً مستقل و قدرتمند ساسانی چنین اتّفاقی در مداین و غرب ایران رخ نداد؟! این امر یک جواب ساده دارد. فارسی دری بودن زبان مردم و دربار در عصر ساسانی و نیمۀ غربی ایران و حتّی تمامی نواحی ایران امروزی در روزگار قبل از اسلام و تا مدّتی بعد از اسلام یک دروغ محض بوده است.
تاریخ
2019.08.14 / 14:05
|
مولف
Axar.az
|