آنا صحیفه یازارلار |
یک روز در یکی از کانال ها مصاحبه دختر مرحوم داریوش فروهر را گوش میکردم ، می گفت: آن روز نگران بودم.
پدرم زنگ نزده بود، چند بار تلفن کردم کسی جواب نداد، به دلم غمی آوار شده بود ، نگران بودم! فردای آن روز یکی از دوستان پدرم تلفن کرد، خیلی ناراحت بود، پرسیدم پدرم را کشتند؟
جواب داد: تنها پدرت را نکشتند!
دوستان مطالبی می نویسند که دوتا انتشاراتی که کتاب های تورکی را چاپ میکردند، پلمپ و مهر و موم شده اند و یا دوتا مجله و یا هفته نامه توقیف شدند !
دوستان تنها پدرت را نکشتند! اگر پلمپ و تعطیلی دوتا نشریه و یا انتشاراتی بود ، مهم نبود، دو هزار و اندی انتشاراتی دیگر می توانستند جای آنها را بگیرند. اما تنها پدرت را نکشتند، هزاران انتشاراتی و روزنامه و مجله می توانست. فعال باشد و نیست.
سالیان سال تلاش کردیم، در این واویلای بیکاری، هفته نامه ای را به روزنامه تبدیل کنیم، ممکن نشد. شخصا برای خودم ممکن نبود و فرزندانم. خواستم انتشاراتی که امری فرهنگی است باز کنم، ممکن نشد، چون احتمال می دادند که ممکن ایشان کتاب تورکی هم چاپ کند !
تنها پدرمان را نکشتند، هر روزنه ای را که ممکن است و یا ممکن بود، به چاپ کتاب تورکی در حد آبرومندانه و موثر منجر گردد به انواع حیل و مکر آن را مسدود کردند. یکی از کارمندان ارشاد صراحتا به خودم گفت: نصف حقوقم را به نقل دادم و به تهران دادم اما ممکن نشد.
تنها پدرمان را نکشتند ، فرهنگ یک ملت را می کشند !
تاریخ
2020.01.19 / 10:00
|
مولف
عیسی نظری
|