آنا صحیفه یازارلار |
در روزهای اخیر با شدت گرفتن بحث گسترش ویروس کرونا نگرانیهای عمومی وارد فاز جدیتری شدهاند. شعارهای پوپولیستی و کلیگوییهای چهلساله را که کنار بگذاریم، آنگونه که مشخص است، چشمانداز اساسیای نیز جهت خروج از این وضعیت بغرنج وجود ندارد. البته بهحق، نباید از کنار توصیهی ارزشمند و علمی یکی از مراجع تقلید به بیتفاوتی گذشت؛
که ضمن دعوت از مردم به نترسی، فرموده بودند قرائت زیارت عاشورا و احادیث دیگر جهت مقابله با کرونا چارهساز است! چند روز پیش نیز شایعه فوت استاد محمدرضا شجریان در بیمارستان جم تهران در سطح گستردهای پیچید و میرفت که اندوه تازهای بر غم مردم همیشه غمزدهی ایران اضافه کند که با تکذیب همایون شجریان، کذب بودنش معلوم گردید. در این بین اما، و در بحبوحهی این قبیل اتفاقات، سخنانی منتشر میشوند که از دیدگاه بنده کمی مکث و تامل میطلبند. دیدگاههایی که نشانگر نگرش غالب در بطن جامعه ایران است و قطعاً نبایستی نسبت به ایشان بیتفاوتی پیشه کرد. به عنوان نمونه، فردی در توئیتی نوشته بود که نشر خبر فوت استاد شجریان و همچنین گسترش ویروس کرونا طی برنامهای از قبل تعیینشده توسط حاکمیت اجرا میگردد تا اذهان عمومی را از مشکلات موجود منحرف سازد.
در اینجا میبایستی کمی مکث کرد و درباره روی دیگر سکه نیز اندیشید. در واقع، در اینجا موضوع درست یا کذب بودنِ ادعای ایشان نیست، شاید حرف ایشان درست باشد، شاید نباشد، فیالواقع فارغ از راستیآزمایی ادعای ایشان و کلاً حرفهایی از این دست، چیزی که در روی دیگر سکه است کاهش که نه، بلکه فروپاشی اعتماد عمومی در جامعه هم نسبت به حکومت و هم نسبت به یکدیگر است.
پناهبردن به تئوریهای توطئه جدا از اینکه از عقبماندگی و ضعف علوم انسانی نشات میگیرد، یکی از معلولهای اساسی نبود اعتماد است. اینکه در هر مسئلهای دنبال «پشت پرده» و اتفاقاتی که در آنجا میافتد بگردیم، یعنی در جامعه کوچکترین اعتمادی نسبت به حکومت که هیچ، نسبت به هیچ چیزی وجود ندارد. به عقیده بنده، ضرورت آسیبشناسی و چارهجویی در این رابطه کاملاً احساس میشود. اما جنبهی عملی این موضوع هنگامی تحقق مییابد که اولاً از مبهمگویی و بهزبان آوردن حرفهای کلّی و پاککردن صورت مسئله جداً پرهیز شود و ثانیاً، روند و فرایند تخریب اعتماد عمومی توسط کارشناسان حوزههای مرتبط (شامل جامعهشناسان، روانشناسان، اساتید علوم سیاسی، تاریخ و...) بررسی شود. به این دلیل که ابتدا بایستی از ریشه این فروپاشی شناخت کافی حاصل شود، روند روبهرشد آن بررسی گردد و سپس راهکارهای برونرفت از این بنبستِ بیاعتمادیِ نهادینه شده در جامعه ایران ارائه شود.
بدیهیست که بدون شناخت درد و ریشه آن، درمانی برای آن نمیتوان تجویز کرد. جدیّت، یکی از وجوه این مسئله است که باورِ جدی به آن نیازمند تجربه عینی میباشد...
تاریخ
2020.02.24 / 14:05
|
مولف
Axar.az
|