آنا صحیفه یازارلار |
اینکه فوتبال آمیخته با امر سیاسی نباشد، آرزوی محالی است. فوتبال زیبا نمیتواند تنها خودش باشد. همچون هنر، علم و دموکراسی پدیدهی فوتبال نیز مازادی به جای میگذارد که صرفا در عرصهی امر ورزشی نمیگنجد.
حکومت و اپوزیسیون، با اغلب طیفهایشان، ظاهراً مخالف سیاسیکردن فوتبال هستند. صدای این مخالفت زمانی بلندتر است که سیاسیشدن فوتبال در جهت مطالبات آنها نباشد، و گرنه اگر فوتبال منافعشان را تأمین کند، ورزش را عین سیاست خواهند انگاشت. اگر چنین نبود نهادهای حکومتی ورزش و هنر و قانون را به حال خود رها میکردند. حال آنکه آنان همواره تلاش کردهاند که از تریبونهای مربوط به فوتبال مداحی نهاد قدرت فراموش نشود. اکنون یافتن جواب این سوال مشکل نخواهد بود: در دقایق مشخصی از مسابقه که شعارِ حقوقبشری «تورک دیلینده مدرسه، اولمالیدیر هر کسه» از زبان هفتاد هزار نفر به صدا در میآید، چرا هم دولت متمرکز و هم اپوزیسیونِ تبارگرا به فکر لزوم جدایی فوتبال از سیاست میافتند.
بر این اساس تراکتور تنها یک تیم فوتبال نیست. تراکتور منزلت فعلی خود را مدیون جایگاهی است که در عرصهی نمادین اشغال کرده است. این امر در علم، هنر و سیاست هم صادق است. علم بر مبانیِ غیرعلمی متکی است، فرم در هنر محتاج پسماندهی مضمون است، و دموکراسی نمیتواند صرفا به شهروندی که از همهی تعینهای جنسی، اتنیکی، دینی و طبقاتیاش عاری شده متکی باشد. هر چیزی معنای خود را از آنچه نیست کسب میکند.
تاریخ
2019.11.14 / 19:28
|
مولف
Axar.az
|