آنا صحیفه یازارلار |
بی شک افکار عموم و جریانهای فکری در جوامع بشری کم و بیش واقفند کشورهای سلطه گر و تمامیت خواه و نیز مدیریت پنهان جهانی،از سالیان سال به شکلهای تفاهم نامه ،قرارداد و طرحها در بین خود جهت به همزدن معادلات سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و نیز ترکیب جمعیتی ملیتی و فرهنگی و تقسیمات ژئوپولیتیک جغرافیائی به نفع خود برنامه ریزی و آن را عملیاتی و نهایتا اجرائی میکنند.
در این راستا حکومتها و کشورها برای بقاء خود میکوشند در صورت نیاز به مقابله و یا به مبارزه برمیخیزند و برخی نیز با حسابهای ریاضی و فرمولی خود
با پروسه لوکوموتیواسیون کنار می آیند و یا برای سهم خواهی در صورد وجود چنین شرایطی، هم پیمان آنها می شوند.
البته در اوایل کشورها سعی در تأثیر گذاری بر این پروسه را دارند که موفقیت آنها به نظر میرسد بستگی به شرایط پیش روست تا بتوانند ایفای نقش اساسی و فرصتهایی که در طول این پروسه پیش خواهد آمد.
پروسه لوکوموتیواسیون جهانی این بار بعد از صدسالکی طرحشان معروف به سایکس پیکو طرحی را مطرح و به میان راندندکه بتوانند ادامه پروسه قبلی خود را پیش ببرند اما به شکل و روش دیگر جهت مدیریت جهانی به نفع خويش .
به همین خاطر پروژه طرح خاورمیانه بزرگ و یا خاورمیانه نوین را مطرح نمودند که شاید خطرناکترین طرحهای لوکوموتیواسیون در این قرن نام برد.
پروژه طرح خاورمیانه بعد از مطرح شدن بلافاصله به توسط آمریکا بازوی اجرائی آن شد و عملیاتی کردن این پروژه را آغاز نمود که با ویران شدن برجهای دوقلوی آمریکا در۱۱سپتامبر بهانه ای برای شروع پروژه و وارد شدن نیروهای نظامی آمریکا به افغانستان در۲۰۰۱ و بعد از آن عراق و خیلی از کشورها که عمدتا کشورهای عربی بود و اصطلاحی که از آن بهار عربی یاد کردند.
یکی از این کشورها نیز کشور سوریه بود که در همسایگی تورکیه قرار دارد.
سوریه خواسته یا نا خواسته تبدیل به مرکز سیگل مبادرات و معادلات پیچیده نظامی و سیاسی گشت و همانگونه که قبلا ذکر شد کشورها و حکومتها جهت تأثیر و یا خنثا دست به کار شدند ودر مواردی موفق به برهم زدن معادلات سیاسی و نظامی شدند و از فرصت به وجود آمده استفاده خوبی کردند و در نهایت به نظر میرسد در سهم خواهی متوقف پروژه شدند.
تاریخ
2019.10.15 / 14:43
|
مولف
علیرضا پورحسن اوختای
|